وَإِلَی ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَلِحاً قَالَ یَقَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَکُم مِّنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ قَدْ جَآءَتْکُم بَیِّنَةٌ مِّن رَّبِّکُمْ هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَکُمْ ءَایَةً فَذَرُوهَا تَأْکُلْ فِی أَرْضِ اللَّهِ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَیَأْخُذَکُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ
و به سوی قوم ثمود، برادرشان صالح را (فرستادیم. او نیز مثل حضرت نوح و هود در دعوت مردم به توحید) گفت: ای قوم من! (تنها) خدا را بپرستید، برای شما معبودی جز او نیست. همانا از طرف پروردگارتان معجزه و دلیلی آشکار برای شما آمده است. این شتر ماده (از جانب) خداوند برای شما آیه ونشانه است، (مزاحم آن نشوید و) بگذارید در زمین خدا بچرد، و گزندی به آن نرسانید که عذابی دردناک شمارا خواهد گرفت.
نکته ها
در قرآن، هفت مرتبه از ناقه و بیست و شش بار از قوم ثمود نام برده شده است. ماجرای قوم ثمود در سورههای شعرا، قمر، شمس و هود آمده است.
معجزه با کارهای خارقالعاده و عجیب بشری تفاوتهای زیادی دارد، از جمله:
الف: معجزه، نیاز به تمرین، تحصیل و تجربه ندارد، ولی کارهای خارقالعاده دیگر، نیاز به تمرین، تلقین و تحصیل دارد.
ب: معجزه از اشخاص خوش سابقه و معصوم صادر میشود، ولی کارهای نادر و خارقالعاده دیگر، از افراد نااهل نیز ممکن است صادر شود.
ج: هدف از معجزه، اتمام حجّت و ارشاد و هدایت مردم است، ولی هدف دیگران خودنمایی، شهرت، کسب مال و ایجاد سرگرمی است.
د: کار پیامبران در معجزه، لزوماً همراه با تحدّی و مبارزطلبی و ادّعای عجز دیگران است، امّا در کار نوابغ و مخترعان و مرتاضان این علائم و نشانهها لزومی ندارد.
در حدیث میخوانیم: شتری که قوم ثمود تقاضا کردند، شتر قرمز پر کرک حامله و بسیار بزرگ بود. **تفسیر نورالثقلین*** البتّه نوع تقاضای مردم از انبیا، گاهی مربوط به شرایط فکری و زمینهی اجتماعی و اقتصادی مردم در آن زمان بوده است، شاید اگر امروز نیز پیامبری ظهور میکرد، درخواست خروج هواپیما از دل کوه را از او میکردند.
به هر حال این شتر امتیازات منحصر به فردی داشت که ناقةاللّه نامیده شد، بدون تماس با شتری دیگر، حامله از دل کوه بیرون آمد و پس از خروج وضع حمل کرد و یک روز در میان، تمام آبِ شهر را میخورد و در عوض در آن روز به همهی آنان شیر میداد، و این اعجاز الهی بود که مانند آن را نمیتوانستند بیاورند و اتمام حجّتی بود که سوءقصد به آن، عذاب خدا را در پی داشت. ** تفسیر منهجالصادقین***
پیام ها
1- رسالت حضرت صالح، محدود به قوم ثمود بوده است. «الی ثمود اخاهم صالحاً»
2- انبیا با مردم همچون برادرند. «أخاهم»
3- در تبلیغ و تربیت، از عواطف نیز استفاده کنیم. «یا قوم»
4- ایمان به خدا، سابقهای به درازای تاریخ دارد. «اعبدوا اللّه» امر به عبادت خداوند، نشان ایمان و شناخت مردم است.
5 - یکتاپرستی، محور دعوت پیامبران است. «اعبدوا اللّه»
6- جهتگیری در عمل، بر اساس عقیده و تفکّر است، «اعبدوا اللّه» زیرا «مالکم من اله غیره»
7- اهداف تمام پیامبران الهی یکسان است. جملهی «اعبدوا اللّه مالکم من اله غیره» را تمام انبیا بیان کردهاند.
8 - ارائه دلیل و معجزه از طرف انبیا، در مسیر تربیت مردم و از شئون ربوبیّت خداوند است. «بیّنة من ربّکم» البتّه معجزات گاهی طبق درخواست مردم بوده است، مثل شق القمر و ناقهی صالح.
9- عنایت و لطف ویژهی الهی به هرچه تعلّق گیرد، قداست مییابد. «ناقة اللّه»
10- کیفر بیاحترامی به مقدّسات و از بین بردن آنها، عذاب الهی است. «لاتمسّوها بسوء فیأخذکم عذاب الیم»