تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 4(سوره های اعراف و انفال)
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره اعراف آیه 95

ثُمَّ بَدَّلْنَا مَکَانَ السَّیِّئَةِ الْحَسَنَةَ حَتَّی‏ عَفَواْ وَقَالُواْ قَدْ مَسَّ ءَابَآءَنَا الضَّرَّآءُ وَالسَّرَّآءُ فَأَخَذْنَهُم بَغْتَةً وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ
سپس به جای ناخوشی، خوشی قرار دادیم تا آنکه فزونی یافته و انبوه شدند و گفتند: به پدران ما نیز (به طور طبیعی) رنجها و خوشی‏ها رسیده بود (و این حوادث تلخ و شیرین، نشانه‏ی قهر یا لطف خدا نیست). پس آنان را ناگهانی (با قهر خود) گرفتیم، در حالی که درک نمی‏کردند.
نکته ها
«عَفَوا»، به معنای کثرت مال و فرزندان، یا ترک کردن و اعراض نمودن است. لطف خدا درباره آنان به حدّ وفور رسید، ولی آنان به هوش نیامدند و عبرت نگرفتند. نظیر این آیه در سوره‏ی انعام آیه 44 آمده است: «فلمّا نسوا ما ذکّروا به فتحنا علیهم أبواب کلّ شی‏ء حتّی اذا فرحوا بما أوتوا أخذناهم بغتة» چون تذکّرات ما را فراموش کردند، درهای نعمت‏ها را به رویشان گشودیم و پس از کامیابی‏ها، ناگهان گرفتار قهر خویش کردیم. مثل بیماری که پزشک از بهبود او مأیوس شده و می‏گوید: هر چه میل دارد به او بدهید، کارش تمام است.
ممکن است برای آیه معنای دیگری نیز باشد از جمله: بعد از رفع بلا، نسل بعد می‏گفتند: حوادث تلخ مخصوص پدران ما بوده و ما در امان هستیم. **ترجمه الهی‏قمشه‏ای*** غافل از آنکه سنّت خداوند بر مبتلا ساختن همه‏ی نسل‏هاست و این‏گونه غفلت‏ها، زمینه‏ی قهر الهی است.

پیام ها
1- گاهی رفاه، بینش و تحلیل‏های نادرست، عامل نسیان و طغیان می‏شود. «قد مسّ آباءنا الضرّاء»
2- هر نوع خوشی و رفاهی نشانه‏ی لطف نیست، گاهی زمینه‏ساز قهر الهی است. «حتّی عفواْ... فاخذناهم بغتة»
3- بیشتر مردودین در آزمایش‏های‏الهی، مرفّهانند نه محرومان.«حتّی‏عفوا وقالوا...»
4- قهر الهی، خبر نمی‏کند و ناگهان می‏رسد. «بغتة»
5 - از کنار حوادث تلخ و شیرین بی‏تفاوت گذشتن و عبرت نگرفتن، نشانه بی‏شعوری است. «لا یشعرون»
6- غوطه‏ور شدن در دنیا و غفلت از یاد خدا، انسان را به عذابی ناگهانی و غافلگیرانه دچار می‏کند. «فاخذناهم بغتة و هم لایشعرون»