مَا کَانَ لِنَبِیٍّ أَن یَکُونَ لَهُ أَسْرَی حَتَّی یُثْخِنَ فِی الْأَرْضِ تُرِیدُونَ عَرَضَ الدُّنْیَا وَاللَّهُ یُرِیدُ الْأَخِرَةَ وَاللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ
هیچ پیامبری حقِّ اسیر گرفتن ندارد، مگر بعد از آنکه در آن (منطقه و) زمین، غلبهی کامل یابد. شما (به خاطر گرفتن اسیر وسپس آزاد کردن با فدیه) به فکر متاع زود گذر دنیا هستید، ولی خداوند (برای شما) آخرت را میخواهد و خداوند، شکست ناپذیر و حکیم است.
نکته ها
«ثخن» به معنای ضخامت، غلظت و سنگینی است و در جنگ کنایه از استحکام و پیروزی و غلبهی آشکار و قدرتمندانه است.
این آیه، هشداری است که اسیر کردن و گرفتن فدیه برای آزاد کردن آنان و جمع غنائم جنگی، مسلمانان را از هدف اصلی باز ندارد و ناخودآگاه ضربه نخورند.
پیام ها
1- تعیین شیوهی جنگ و اسیر گرفتن، از وظایف پیامبر است. «ما کان لنبیّ...»
2- سنّت و سیرهی انبیای الهی این بوده است که تا پایگاهشان محکم نشده، نباید اسیر بگیرند. «ما کان لنبیّ... حتّی یثخن»
3- از خطر دنیاگرایی در بحرانیترین شرایط نظامی، حتّی برای مؤمنان نباید غافل شد. «تریدون عرَض الدنیا»
4- در صحنهی جنگ، پیش از تسلّط کامل بر منطقه، اسیر گرفتن ممنوع است. «ما کان... حتّی یُثخِن»
5 - وظیفهی رزمنده، ابتدا تثبیت موقعیّت خود است (نه اسیر گرفتن و جمع غنائم). «حتّی یُثخِن فی الارض»
6- تمرکز در هدف و دوری از تشتّت در جنگ، یک ضرورت است. «حتّی یثخن فی الارض»
7- دنیا، ناپایدار و گذراست. «عرض الدنیا»
8 - سرکوبی مخالفان دین و محکم کردن پایگاه توحید، آخرتجویی است. «حتّی یثخن فی الارض... واللّه یرید الاخرة»
9- هدف اصلی در جنگ و جهاد اسلامی، رسیدن به منافع اخروی (جلب رضای خدا، تقویت حقّ وتلاش برای نجات مستضعفان) است، نه به دست آوردن غنائم و اسیر و فدیه گرفتن. «واللّه یرید الاخرة»
10- رهنمودهای خداوند در زمینهی مسائل جنگ، حکیمانه و بکارگیری آنها رمز عزّت وپیروزی است. «واللّه عزیز حکیم»
11- دین اسلام نه تنها بیارتباط با مسائل اجتماعی و دنیوی نیست، بلکه در ریزترین مسائل تاکتیکی جنگ هم دخالت کرده و نظر داده است. (کلّ آیه)