تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 4(سوره های اعراف و انفال)
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره اعراف آیه 172

وَإِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِن بَنِی ءَادَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَی‏ أَنفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قَالُواْ بَلَی‏ شَهِدْنَآ أَن تَقُولُواْ یَوْمَ الْقِیَمَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هَذَا غَفِلِینَ‏
و (به یاد آور) زمانی که پروردگارت، از پشت بنی‏آدم، فرزندان وذرّیّه آنان را بر گرفت و آنان را گواه بر خودشان ساخت (و فرمود:) آیا من پروردگار شما نیستم؟ گفتند: بلی، ما گواهی دادیم (که تو پروردگارمایی، این اقرار گرفتن از ذریّه‏ی آدم برای آن بود) تا در روز قیامت نگویید: ما از این، غافل بودیم.
نکته ها
«ذریّة»، یا از «ذَرّ»، به معنای ذرّات بسیار کوچک غبار (یا مورچه‏های ریز) است، که مراد از آن در اینجا، اجزای نطفه‏ی انسان و یا فرزندان کوچک و کم‏سن و سال می‏باشد، یا از ریشه‏ی «ذَرو»، به معنای پراکنده ساختن و یا از «ذَرأ»، به معنای آفریدن است. **تفسیر نمونه*** امّا اغلب به فرزندان گفته می‏شود.
چگونگی پیمان گرفتن خدا از بنی‏آدم در این آیه بیان نشده است، ولی مفسّران اقوال متعدّدی بیان کرده‏اند که مشهورترین آنها دو قول است؛ الف: طبق روایات، پس از خلقت حضرت آدم، همه فرزندان او تا پایان دنیا به صورت ذرّات ریز و پراکنده، همچون مورچگان از پشت او بیرون آمده، مورد خطاب و سؤال الهی قرار گرفتند و به قدرت الهی به ربوبیّت خدا اعتراف کردند. سپس همه به صلب و گل آدم برگشتند تا به تدریج و به طور طبیعی به این جهان بیایند. این عالم را «عالم ذرّ» و آن پیمان را «پیمان ألَست» می‏گویند. **کافی، ج‏2، ص‏13***
امام صادق علیه السلام فرمود: بعضی از ذریّه‏ی آدم در عالم ذرّ به زبان اقرار کردند، ولی ایمان قلبی نداشتند. **تفسیر نورالثقلین*** از پیامبر صلی الله علیه وآله نقل شده که این اقرار، روز عرفه انجام شده است. **تفسیر درّالمنثور***
ب: مراد از عالم ذرّ، همان پیمان فطرت و تکوین می‏باشد. یعنی هنگام خروج فرزندان آدم از صلب پدران به رحم مادران که ذرّاتی بیش نیستند، خداوند فطرت توحیدی و حقّ‏جویی را در سرشت آنها می‏نهد و این سرّ الهی به صورت یک حسّ درونی در نهاد وفطرت همه، به ودیعت نهاده می‏شود. همچنین در عقل و خردشان، خداباوری به صورت یک حقیقت خود آگاه نقش می‏بندد. و لذا فطرت و خرد بشری، بر ربوبیّت خداوند گواهی می‏دهد.
در بعضی روایات که از امام صادق علیه السلام درباره‏ی فطرت سؤال شده است، امام، فطرت را همان عالم ذرّ دانسته‏اند. **تفسیر برهان ونورالثقلین، پیام قرآن، ج 3، ص‏117***
در برخی روایات، فطرت، اثر عالم ذرّ است نه خود آن، «ثبت المعرفة فی قلوبهم و نسوا الموقف»، بنابراین انسان‏ها در زمان و موقفی اقرار کرده، ولی آن را فراموش کرده‏اند، و اثر آن اقرار همان فطرتی است که گرایش دل به سوی اوست. به هرحال آیه، مورد گفتگوی متکلّمین، محدّثین و مفسّرین است، لذا ما علم آن را به اهلش که همان راسخان در علم هستند، واگذار می‏کنیم. **برای اطلاع از اقوال و نظرات مختلف، به کتاب‏های »پیام قرآن«، از آیت‏اللّه مکارم شیرازی و »منشور جاوید«، آیت اللّه سبحانی و تفسیر اطیب البیان مراجعه کنید***

پیام ها
1- تمام انسان‏ها، فرزندان حضرت آدم علیه السلام هستند و خداوند از آنها بر ربوبیّت خود اقرار گرفته است. «و اذ اخذ ربّک من بنی‏آدم... ألست بربّکم»
2- خداوند، توحید را در فطرت و سرشت انسان‏ها قرار داده است. «أشهدهم علی أنفسهم ألست بربّکم» هر انسانی به گونه‏ای ربوبیّت و وحدانیّت خداوند را دریافته و بر آن گواه است.
3- خداوند، پس از آفرینش انسان، ربوبیّت خود را بر او آشکار کرد تا به هنگام لزوم گواهی دهد. «ألستُ بربّکم»
4- میثاق فطرت و خداجویی، برای اتمام حجّت است. «أن تقولوا یوم القیامة»
5 - در روز قیامت، ادّعای غفلت از ربوبیّت خداوند، پذیرفته نیست. «انّا کنّا عن هذا غافلین» جهل و غفلت، عذر پذیرفته نزد خداوند نیست.