وَلَوْ تَرَی إِذْ یَتَوَفَّی الَّذِینَ کَفَرُواْ الْمَلَئِکَةُ یَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبَرَهُمْ وَذُوقُواْ عَذَابَ الْحَرِیقِ
ذَلِکَ بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیکُمْ وَأَنَّ اللَّهَ لَیْسَ بِظَلَّمٍ لِّلْعَبِیدِ
و (ای پیامبر!) اگر ببینی آن هنگام که فرشتگان، جان کافران را میگیرند، بر چهرهها وپشتهای آنان ضربه میزنند (و میگویند:) بچشید عذاب سوزان را.
این (کیفر،) دستاورد کارهای پیشین شماست و(گرنه) شکّی نیست که خداوند بر بندگانش ستمگر نیست.
نکته ها
در قرآن، بارها از سخت جان دادن کفّار، سخن به میان آمده است، از جمله در سورهی محمّد آیه 27 و سورهی انعام آیه 93 و در مقابل، از آسان جان دادن مؤمنان نیز سخن به میان آمده است، از جمله در آیه 32 سورهی نحل میخوانیم: «الّذین یتوفّاکم الملائکة طیّبین یقولون سلام علیکم ادخلوا الجنّة بما کنتم تعملون»
«یتوفّی»، به معنای گرفتن است و قرآن میفرماید: ما کفّار را میگیریم و نمیفرماید: روح او را میگیریم. امّا از آنجایی که جسم انسان در دنیا مانده است، پس معلوم میشود که روح او را میگیرند. بنابراین، حقیقت انسان به روح اوست. تا انسان زنده است روح همراه با جسم اوست و پس از مرگ، از جسم او جدا شده وباقی میماند.
پیام ها
1- خداوند با بیان قهر خود نسبت به کفّار، پیامبر و مؤمنان را دلداری میدهد. «و لوتری...»
2- فرشتگان الهی، مؤمنان و کافران را میشناسند. «اذ یتوفّی الّذین کفروا»
3- قهر اخروی خداوند نسبت به کافران، از لحظهی جان دادن آغاز میشود. «اذ یتوفّی... یضربون وجوههم...»
4- در برزخ نیز عذاب هست. «ذوقوا عذاب الحریق»
5 - مجازاتهای الهی، کیفر کارهای خود انسان است، نه انتقام خداوند. «ذلک بما قدّمت ایدیکم...»
6- ظلم به یک نفر، به منزلهی ظلم به همه است. «لیس بظلاّم للعبید» (کوچکترین ظلمی از جانب خداوند، ستمی بسیار بزرگ است و او منزّه از آن است.)
7- کیفرهای الهی، براساس عدل است. «لیس بظلاّم للعبید»