إِذْ یَقُولُ الْمُنَفِقُونَ وَالَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ غَرَّ هَؤُلَآءِ دِینُهُمْ وَ مَن یَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ
(به یادآور) زمانی که منافقان و بیماردلان میگفتند: آنان (مسلمانان را) دینشان مغرورشان کرده است، (که بیترس حمله میکنند. غافل از آنکه مسلمین بر خدا توکّل نمودهاند.) وکسی که بر خدا توکّل کند، پس (بداند) قطعاً خداوند شکستناپذیر حکیم است.
نکته ها
منافقان و افراد ضعیفالایمان و بیاعتقاد به نصرت الهی، تصوّر نمیکردند مسلمانان با جمعیّت و سلاح اندک پیروز شوند و آنان را فریبخورده میپنداشتند.
ممکن است مراد از منافقان، برخی مسلمانان مدینه باشند، و مراد از «و الّذین فی قلوبهم مرض»، افراد ضعیفالایمان مکّه. **تفسیر کبیرفخررازی*** و ممکن است منافقان، آنانی باشند که در مدینه، به ظاهر ادّعای مسلمانی داشتند و یا آنان که در مکّه مسلمان شدند، ولی از حمایت پیامبر و هجرت با مسلمین، سرباز زدند.
پیام ها
1- کسانی که روحیه ناسالم دارند، با منافقان همصدا میشوند. «اذ یقول المنافقون والّذین فی قلوبهم مرض»
2- منافقان، مسلمانان را فریبخورده و مغرور میپندارند. (و میگویند: مگر میتوان با «اللّه اکبر» و با دست خالی به جنگ سلاح رفت؟! مگر میشود...) «غرّ هؤلاء دینهم»
3- گرایشها ودیدگاهها، در نوع برداشت انسان تأثیرگذار است. از یک عمل، چند برداشت میشود؛ یکی توکّل میپندارد و دیگری فریبخوردگی وغرور. «اذ یقول المنافقون و الّذین فی قلوبهم مرض غرّ هؤلاء... و من یتوکّل»
4- توکّل بر خدا، از حساب غرور، جداست. «ومن یتوکّل...» (توکّل بر خداوند در جنگ بدر، عامل پیروزی شد)
5 - باید بر قدرتی توکّل و اعتماد کرد که شکست ناپذیر است و تمام کارهایش حکیمانه باشد. «عزیز حکیم» (قدرت خداوند، همراه با عزّت وحکمت است)