تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 4(سوره های اعراف و انفال)
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره اعراف آیه 131

فَإِذَا جَآءَتْهُمُ الْحَسَنَةُ قَالُواْ لَنَا هَذِهِ وَإِن تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَطَّیَّرُواْ بِمُوسَی‏ وَمَن مَّعَهُ أَلَا إِنَّمَا طَئِرُهُمْ عِندَ اللَّهِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ
پس هرگاه خوبی و خوشی به سراغشان می‏آمد، می‏گفتند: این حقّ (ما و به خاطر لیاقت) ماست، ولی اگر تلخی و بدی به آنان می‏رسید، به موسی و پیروانش فال بد می‏زدند، بدانید که سرچشمه‏ی شومی‏هایشان نزد خداست (و اوست که آنان را به خاطر رفتار بدشان کیفر می‏دهد)، ولی اکثرشان نمی‏دانند.
نکته ها
«یَطیّروا» از «تَطَیُّر»، به معنای فال بد زدن است. چون عرب‏ها اغلب فال بد را از طریق پرواز پرنده یا صدای آن می‏دانستند، به هر گونه فال بد «طَیَره» می‏گویند. **تفسیر نمونه***
در آیات دیگر قرآن نیز فال بد در مورد پیامبران حتّی رسول‏خدا صلی الله علیه وآله مطرح شده است. **نساء، 78، نحل، 47 و یس، 18***
فال بد، در پیدایش حوادث و پیش آمدها، هیچ اثر طبیعی و منطقی ندارد، امّا آثار روانی بسیاری دارد. در روایات می‏خوانیم: فال بد، نوعی شرک به خداست و هرگاه فال بد زدید، به کار خود ادامه دهید و به آن اعتنا نکنید. امام صادق علیه السلام فرمودند: فال بد، اثرش به همان اندازه است که آن را می‏پذیری؛ اگر آن را سبک بگیری، کم اثر خواهد بود و اگر آن را محکم بگیری، پر اثر و اگر به آن اعتنا نکنی، هیچ اثری نخواهد داشت. **تفاسیر نمونه و المیزان***
فال بد، در میان تمام اقوام و ملل گذشته و حال وجود داشته و دارد و موجب بدبینی و رکود کارها می‏شود، لذا از آن نهی شده است، امّا فالِ نیک چون سبب حرکت و عشق و امید است، اشکالی ندارد. ** تفسیر نمونه***
پیام ها
1- فرعونیان، تنها خود را شایسته و حقّ کامیابی را مخصوص خود می‏دانستند. «قالوا لنا هذه»
2- رفاه و کامیابی برای فرعونیان امری شناخته شده و عادّی بود، امّا تلخی‏ها برای آنان ناشناخته و ناباور بود. (کلمه‏ی «الحسنة» همراه الف و لام و حرف «اذا» نشانه‏ی شناخته شدن و کلمه‏ی «سیّئة» بدون الف و لام در کنار «اِن»، نشانه‏ی ناشناخته و ناباور بودن است.)
3- اکثر فرعونیان به جای آنکه از قحطی و هشدارهای الهی بیدار شوند، به تحلیل غلط پرداختند و آن را به موسی نسبت دادند. «یطّیّروا بموسی»
4- نسبت دادن خوبی‏ها به خود و بدی و بدبختی‏ها به انبیا و دین، نشانه‏ی خودبینی و جهالت است. «فاذا جائتهم الحسنة قالوا لنا هذه و ان تصبهم سیئة یطیّروا بموسی... اکثرهم لایعلمون»
5 - ریشه‏ی خرافات و فال بد، جهل است. «یطیّروا... لکن اکثرهم لا یعلمون»