تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 4(سوره های اعراف و انفال)
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره اعراف آیه 175

وَاتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ الَّذِی ءَاتَیْنَهُ ءَایَتِنَا فَانسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّیْطَنُ فَکَانَ مِنَ الْغَاوِینَ
و بر آنان، داستانِ آن کس (بَلعَم باعورا) را بخوان که آیات خود (از علم به معارف و اجابت دعا و صدور برخی کرامات) را به او داده بودیم، پس او (ناسپاسانه) خود را از آن آیات جدا ساخت، پس شیطان او را در پی‏خویش کشید تا از گمراهان شد.
نکته ها
«اِنسلاخ»، به معنای کندنِ پوست است و در جایی که چیزی به چیزی چسبیده باشد به کار می‏رود و در اینجا کنایه از آگاهی و احاطه‏ی کامل او به معارف است.
جمله‏ی «فاتبعه»، بیانگر آن است که آن شخص در مسیر حقّ به چنان مقامی رسیده بود که شیطان از او قطع امید کرده بود، امّا با بروز نشانه‏های انحراف، شیطان به سرعت او را تعقیب کرد و سرانجام در صف گمراهان و شقاوت‏مندان قرار گرفت. ** تفسیر نمونه***
این آیه، به داستان دانشمندی از بنی‏اسرائیل، به نام «بَلعَم باعورا» اشاره می‏کند که نخست در صف مؤمنان و حاملان آیات و علوم الهی بود، امّا با وسوسه‏ی شیطان و طاغوت، منحرف شد.
امام رضا علیه السلام فرمود: بَلعَم فرزند باعور، اسم اعظم الهی را می‏دانست و دعایش مستجاب می‏شد، ولی به دربار فرعون جذب شد و با آنکه در ابتدای کار، مبلّغ حضرت موسی علیه السلام بود، ولی سرانجام بر علیه موسی و یاران او اقدام کرده و بد عاقبت شد. **تفاسیر نورالثقلین و کنزالدقائق‏*** آری، زرق و برق دنیا و دربار، عامل سقوط علما و دانشمندان است.
قرآن، نام این شخص را نمی‏برد، ولی کارش را بازگو می‏کند، تا به فرموده‏ی امام باقر علیه السلام بر هر کس که هوای نفس را بر حقّ غالب کند منطبق شود **تفسیر نورالثقلین‏*** و چنین کسانی در هر زمانی یافت می‏شوند و اختصاص به زمان و شخص خاصّی مانند بلعم‏باعورا ندارد.
ماجرای بَلعم‏باعورا، در تورات کنونی هم آمده است. **تورات، سِفر اعداد، باب 22***

پیام ها
1- رهبر باید مردم را نسبت به خطرهای قابل پیش‏بینی، آگاه کند و به آنان هشدار دهد. «واتل علیهم...»
2- گاهی طاغوت‏ها، علما را هم می‏فریبند. سرنوشت دانشمندی همچون بلعم‏باعورا باید برای تاریخ درس عبرت باشد. «واتل علیهم نبأ...» زیرا داستانی مهم و مفید است. («نبأ» به خبر مهم و مفید می‏گویند)
3- انسان آزاد است و می‏تواند تغییر جهت دهد. «آتیناه آیاتنا فانسلخ»
4- انسان هر چه بالا رود، نباید مغرور شود، چون احتمال سقوط وجود دارد. عاقبتِ کار مهم است. جایگاه هر کس بالاتر، خطرش بیشتر. «فانسلخ منها»
5 - آنکه از خدا جدا شود، طعمه‏ی شیطان می‏گردد. «فانسلخ‏منها فأتبعه الشیطان»
6- شیطان وسوسه می‏کند و در کمین است که هر گاه در کسی زمینه‏ای ببیند، او را دنبال کند. «فانسلخ فأتبعه» (کلمه‏ی «فاتبعه» در کنار کلمه‏ی «فانسلخ»، نشان می‏دهد که شیطان در کمین است و به محض انسلاخ، انسان را دنبال می‏کند.)
7- شیطان، حریف عالم ربّانی نمی‏شود. (تا بلعم از آیات دست نکشیده بود، شیطان بر او تسلّط نداشت) «فانسلخ منها فأتبعه الشیطان»
8 - علم، به تنهایی نجات‏بخش نیست، زیرا دانشمند دنیاپرست، اسیر شیطان می‏شود. «فأتبعه الشیطان»
9- باید به بد فرجامی اندیشید و از سوء عاقبت ترس داشت، تا نعمت، تبدیل به نقمت نشود. «آتیناه آیاتنا... فکان من الغاوین»
10- رها کردن راه خدا، دور از عقل و خرد است. «فکان من الغاوین»
11- سقوط انسان در چند مرحله واقع می‏شود: جداشدن از آیات الهی، پیروی از شیطان وپیوستن به جمع گمراهان. «فانسلخ‏منها فاتبعه الشیطان فکان من الغاوین»