وَهُوَ الَّذِی یُرْسِلُ الرِّیحَ بُشْراً بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ حَتَّی إِذَا أَقَلَّتْ سَحَاباً ثِقَالاً سُقْنَهُ لِبَلَدٍ مَّیِّتٍ فَأَنزَلنَا بِهِ الْمَآءَ فَأَخْرَجْنَا بِهِ مِن کُلِّ الثَّمَرَ تِ کَذَ لِکَ نُخْرِجُ الْمَوْتَی لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ
و اوست که بادها را پیشاپیشِ (باران) رحمتش به بشارت میفرستد، تا آنکه (باد) ابرهای سنگین (پر آب) را به آسانی حمل کند (و آن را) به سوی سرزمین مرده روانه کنیم، پس به این وسیله آب (باران) نازل کردیم و به واسطهی آن هرگونه میوهای را (از زمین) رویاندیم و برآوردیم. مردگان را نیز این گونه (از زمین) بیرون خواهیم آورد، باشد که شما (با دیدن حیات زمین پس از مرگ) متذکّر شوید.
نکته ها
در آیات قبل، خداشناسی و خداپرستی مطرح بود، اینجا معاد، و برای هر یک از مبدأ و معاد، به مسائل طبیعی و نظام آفرینش استدلال شده است.
کلمهی «اَقلَّت» یعنی به آسانی حمل کردن، و این نشاندهندهی آن است که بادها به قدری قوی هستند که ابرهای پر آب و سنگین را به آسانی جا به جا میکنند.
پیام ها
1- قوانین طبیعی با همه پیچیدگی و نظمی که دارند، تحت اراده پروردگار است و نباید انسان را از مبدأ هستی غافل کند. «هو الّذی یرسل الریاح» (در فرمولهای علمی و قوانین مادّی غرق نشوید، هدایت و حرکت بادها و نزول باران و رویش گیاهان، با تدبیر خداوند است)
2- منکران معاد، برهانی ندارند و تنها استبعاد میکنند. بیان نمونههای حیات در طبیعت و جمع شدن مواد تشکیل دهندهی گلابی، سیب و انار که در خاک پخش هستند، نظیر جمع شدن ذرّات مردگان است و این نمونهها برای رفع آن استبعاد کافی است. «کذلک نخرج الموتی»
3- مرگ، به معنای فنا و نیستی نیست، بلکه تغییر حالت است، همان گونه که زمین مرده، به معنای زمین معدوم و نابود نیست. «سقناه لبلد میّت... فاخرجنا... کذلک نخرج الموتی»