هُوَ الَّذِی خَلَقَکُم مِن طِینٍ ثُمَّ قَضَی أَجَلاً وَأَجَلٌ مُّسَمّیً عِندَهُ ثُمَّ أَنْتُمْ تَمْتَرُونَ
او کسی است که شما را از گل آفرید، پس از آن أجلی را (برای زندگی شما در دنیا) قرار داد و أجلی معیّن (که مربوط به آخرت یا غیر قابل تغبیر در دنیاست) نزد اوست. پس (با وجود این) شما شک و شبهه میکنید؟
نکته ها
در آیهی پیش، مسائل آفاقی و خلقت آسمانها و زمین مطرح شده، اینجا خلقت انسان و حیات محدود او در این دنیا آمده است.
در قرآن، 21 مرتبه از «أجل مسمّی» سخن به میان آمده است.
خداوند برای عمر انسان دو نوع زمانبندی قرار داده: یکی حتمی که اگر همهی مراقبتها هم به عمل آید، عمر (مانند نفت چراغ) تمام میشود. و دیگری غیر حتمی که مربوط به کردار خودمان است، مثل چراغی که نفت دارد، ولی آن را در معرض طوفان قرار دهیم.
در روایات، کارهایی چون صلهی رحم، صدقه، زکات و دعا سبب طول عمر و اعمالی چون قطع رحم و ظلم، سبب کوتاه شدن عمر دانسته شده است. ** مستدرکالوسائل، ج 15، ص249.***
امام باقرعلیه السلام در مورد «أجلاً و أجلٌ» فرمود: آنها دو أجل هستند: یکی محتوم و قطعی و دیگری موقوف (یعنی مشروط و معلّق). **کافی، ج1، ص147.***
به نقل ابنعباس، خداوند برای انسان دو أجل قرار داده: یکی از تولّد تا مرگ، دیگری از مرگ تا قیامت. انسان با اعمال خود، گاهی از یکی میکاهد وبه دیگری میافزاید. پس پایان أجل هیچکس قابل تغییر نیست. «ومایُعمَّر مِن مُعَمَّرٍ ولایَنقَصُ مِن عُمُرِه الاّ فی کتاب» **فاطر، 11.***
پیام ها
1- مدّت عمر و پایان زندگی، به دست ما نیست.«هو الذی.... قضی اجلاً»
2- تنها خداوند بر أجل مسمّی (أجل قطعی)، آگاه است. «أجل مسمّی عنده»
3- با آنکه آفرینش و پایان کار انسان، همه از خدا و به دست اوست، پس چرا در مبدأ و معاد شک کنیم؟ «ثم انتم تمترون»