وَإِنْ کَانَ کَبُرَ عَلَیْکَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَن تَبْتَغِیَ نَفَقاً فِی الْأَرْضِ أَوْ سُلَّماً فِی السَّمَآءِ فَتَأْتِیَهُم بِاَیَةٍ وَ لَوْ شَآءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَی الْهُدَی فَلَا تَکُونَنَّ مِنَ الْجهِلِینَ
و اگر اعراض و بیاعتنایی آنان (کافران) بر تو سنگین است (و میخواهی به هر وسیله آنان را به راه آوری، ببین) اگر بتوانی سوراخی در زمین یا نردبانی در آسمان بجویی، تا آیهای (دیگر) برایشان بیاوری (پس بیاور ولی بدان که باز هم ایمان نخواهند آورد) و اگر خدا خواسته بود همهی آنان را بر هدایت گرد میآورد (ولی سنّت الهی بر هدایت اجباری نیست) پس هرگز از جاهلان مباش.
نکته ها
در شأن نزول آیه آمده است: کفّار به رسول خدا صلی الله علیه وآله میگفتند: ما هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد، مگر آنکه زمین را شکافته برایمان چشمهای جاری سازی: «لن نؤمن لک حتّی تَفجر لنا مِن الارض یَنبوعاً» ** اسراء، 90.*** ، یا به آسمان روی: «أو ترقی فی السماء» ** اسراء، 93.*** شاید آیه اشاره به نوع درخواستهای نابجای آنان باشد که اگر زمین را بکاوی یا نردبان به آسمان بگذاری و خود را به آب و آتش بزنی سودی ندارد. در دعوت تو نقصی نیست، اینان لجوجند، پس برای ارشادشان این همه دلسوزی نکن.
پیام ها
1- پیامبر، برای هدایت مردم، دلسوز و نسبت به از اعراضشان غمگین بود. «و ان کان کبر علیک اعراضهم»
2- پیامبر باید روحیّات مخاطبان خود را بشناسد و بداند که گروهی از هر معجزهای که برایشان آورده شود روی گردانند. «اعراضهم»
3- پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله میخواست به هر طریق مردم هدایت شوند، امّا اشکال در روحیّهی لجوج کفّار است که خداوند هشدار میدهد. «تبتغی نفقاً فی الارض او سلّماً فی السماء»
4- خداوند میتواند همه را هدایت کند، ولی حکمت او اقتضا میکند که انسان آزاد باشد. «و لو شاء اللَّه لجمعهم علی الهدی»
5 - ارضای خواستههای بهانهجویان و بیصبری مبلّغان، جهل است. «فلا تکونن من الجاهلین» (ریشهی بسیاری از توقّعات نابجا، جهل است)