فَبَِما نَقْضِهِم مِّیثقَهُمْ لَعَنَّهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَسِیَةً یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَنَسُواْ حَظَّاً مِّمَّا ذُکِّرُواْ بِهِ وَلَا تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلَی خَآئِنَةٍ مِّنْهُمْ إِلَّا قَلِیلاً مِّنْهُمْ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ
پس (بنیاسرائیل را) به خاطر شکستن پیمانشان لعنت کردیم (و از رحمت خویش دور ساختیم) و دلهایشان را سخت گردانیدیم. آنان کلمات (الهی) را از جایگاههای خود تحریف میکنند، و بخشی از آنچه را به آنان تذکّر داده شده بود فراموش کردند، و تو همواره بر خیانتی از آنان آگاه میشوی (هر روز توطئه و خیانتی تازه دارند) مگر اندکی از ایشان (که سنگدل و تحریفگر و خائن نیستند). پس، از آنان درگذر و از لغزشهایشان چشم بپوش. همانا خداوند نیکوکاران را دوست میدارد.
نکته ها
در اوّلین آیهی این سوره، وفای به پیمانها، و در آیهی قبل، پیمان خداوند با بنیاسرائیل آمده است. این آیه آثار خلف وعده و پیمانشکنی را مطرح میکند.
نسیان گاهی به معنای فراموشی غیر اختیاری است که انتقادی بر آن نیست، ولی گاهی به معنای بیاعتنایی وبیتوجّهی است که قابل انتقاد است مانند موردی که در این آیه آمده است. «نسوا حظّاً»
پیام ها
1- از پیمانشکنی بنیاسرائیل و عواقب آن عبرت بگیریم. «فبما نقضهم... لعنّاهم»
2- پیمانشکنی، عامل محرومیّت از لطف الهی و زمینهی پیدایش سنگدلی است. «لعنّاهم... جعلنا قلوبهم قاسیة» در آیه 77 سورهی توبه نیز پیمانشکنی، سبب پیدایش نفاق است. «فاعقبهم نفاقاً فی قلوبهم»
3- گروهی از بنیاسرائیل، همواره اهل خیانت بودند. «لاتزال تطّلع علی خائنة منهم»
4- پیامبر صلی الله علیه وآله دائماً بر اعمال ورفتار یهود ناظر بودند. «لاتزال تطّلع»
5 - در برخورد با دشمن، انصاف را فراموش نکنیم. («الاّ قلیلاً» یعنی همهی بنیاسرائیل توطئهگر نبودند.)
6- عفو و صفح، از مصادیق احسان است. «فاعف عنهم و اصفح... المحسنین»
7- عفو وگذشت از کافر نیز احسان ونیکی است. «فاعف عنهم... انّ اللّه یحبّ المحسنین»
8 - نیکوکار، محبوب خداست. «انّ اللّه یحبّ المحسنین»