فَلَمَّا رَءَا الْشَمْسَ بَازِغةً قَالَ هَذَا رَبِّی هَذَا أَکْبَرُ فَلَمَّآ أَفَلَتْ قَالَ یَقَوْمِ إِنِّی بِرِیءٌ مِمَّا تُشْرِکُونَ
پس چون خورشید را برآمده دید گفت: اینست پروردگار من، این بزرگتر (از ماه و ستاره) است. امّا چون غروب کرد، گفت: ای قوم من! همانا من از آنچه برای خداوند شریک قرار میدهید بیزارم.
نکته ها
در این آیه نیز ابراهیم علیه السلام در مقام بحث و گفتگو است، نه در مقام بیان عقیدهی شخصی، و همچنان که گذشت کلمهی «یا قوم» و نیز «ممّا تشرکون» (شرک میورزید، نه میورزم) دلیل آن است که خود آن حضرت، ماه و خورشید و ستاره را نمیپرستیده است. **تفسیر اطیبالبیان.***
پیام ها
پیامهای 1 و 2 و 3 آیه 76، در اینجا نیز مورد استفاده است.
4- کوچکی و بزرگی اجسام مهم نیست، همه آنها چون متغیّر و ناپایدارند، پس نمیتوانند خدا باشند. «هذا أکبر»
5 - شیوهی تعلیم حقّ یا انتقاد از باطل، باید گام به گام باشد. ابتدا نفی ستارهو ماه و در نهایت خورشید. «فلمّا رءا الشمس... قال»
6- برائت از شرک، «فریاد ابراهیمی» است. «اِنّی بریء ممّا تشرکون»
7- برائت از «شرک» است، نه از «افراد». «ممّا تشرکون»، نه «منکم».
8 - برائت جستن، باید پس از بیان برهان و استدلال باشد. (اوّل افول و غروب را مطرح کرد، بعد برائت از شرک را). «فلمّا أفلت قال...»