وَ لَوْ نَزَّلْنَا عَلَیْکَ کِتَباً فِی قِرْطَاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَیْدِیهِمْ لَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُواْ إِنْ هَذَآ إِلَّا سِحْرٌ مُبِینٌ
و (کافران لجوج که در پی بهانه جوییاند حتی) اگر نوشتهای را در کاغذی بر تو نازل میکردیم که آن را با دستهای خود لمس میکردند، باز هم کافران میگفتند: این، جز جادویی آشکار نیست.
نکته ها
گروهی از مشرکان میگفتند: ما درصورتی ایمان میآوریم که نوشتهای بر کاغذ، همراه با فرشتهای بر ما نازل کنی. ولی دروغ میگفتند و در پی بهانه جویی بودند.
«قِرطاس» چیزی است که بر روی آن بنویسند، چه کاغذ، چه چوب، یا پوست و سنگ، ولی امروز به کاغذ گفته میشود.
پیام ها
1- وقتی پای لجاجت در کار باشد، هیچ دلیلی کارساز نیست، حتّی محسوسات را منکر میشوند. «فلمسوه بایدیهم... ان هذا الاّ سحر مبین»
2- نسبت سحر، از رایجترین نسبتهایی بود که مشرکان به پیامبر میدادند. «ان هذا الاّ سحر مبین»