قُلْ یَأَهْلَ الْکِتَبِ لَا تَغْلُواْ فِی دِینِکُمْ غَیْرَ الْحَقِّ وَ لَا تَتَّبِعُواْ أَهْوَآءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّواْ مِن قَبْلُ وَ أَضَلُّواْ کَثِیراً وَ ضَلُّواْ عَن سَوَآءِ السَّبِیلِ
(ای پیامبر!) بگو: ای اهل کتاب! در دین خود به ناحقّ غلوّ نکنید و از هوسهای گروهی که پیش از این گمراه شدند و بسیاری را گمراه کردند و (اکنون نیز) از راه حقّ منحرفند، پیروی نکنید.
نکته ها
شاید بتوان از این آیه استفاده کرد که خدا دانستن مسیح، نوعی غلوّ برگرفته از افکار شرک آلود جمعیّتهای قبلی است. چنانکه در آیه 30 سورهی توبه میخوانیم: «و قالت الیهود عُزیرٌ ابن اللّه و قالت النّصاری المسیح ابن اللّه ذلک قولهم بافواههم یضاهؤن قول الّذین کفروا من قبل» یهود گفتند: عزیر فرزند خداست و نصاری گفتند: مسیح فرزند خداست، این غلوّ و سخنان بیاساس، شبیه سخنان کفّار پیشین است.
پیام ها
1- در همهی ادیان، باید مرزهای فکری و عقیدتی حفظ شود و درباره شخصیّتها غلوّ ممنوع است. «یا اهل الکتاب لاتغلوا»
2- غلوّ درباره رهبران الهی، غلوّ در دین است. (با توجّه به آیات قبل که مسیح را خدا میدانستند) «لاتغلوا فی دینکم»
3- اگر در دین خدا و نسبت به اولیای الهی غلوّ ممنوع است، درباره دیگران هم مبالغه روا نیست. «لاتغلوا... غیر الحقّ»
4- تقلید کورکورانه ممنوع است. «ولاتتّبعوا اهواء قوم»
5 - غلوّ، تنها درباره عیسی علیه السلام نبود. بعضی از یهود هم درباره «عُزَیر» غلوّ کرده، او را پسر خدا میدانستند. «ضلوا من قبل»
6- علوم و هنرهای باستانی ارزش دارد، ولی افکار و عقاید کهن نیاکان که بر اساس هوسهاست و پایهای ندارد، بی ارزش است و نباید پیروی نمود. «ولاتتّبعوا....ضلوا من قبل»
7- گمراهی مراحلی دارد: ابتدا انسان خود گمراه میشود، «ضلّوا» سپس دیگران را گمراه میکند، «اضلّوا» کم کم از هدایت به حقّ برای همیشه باز میماند. «ضلّوا... اضلّوا... ضلّوا»