فَبَعَثَ اللَّهُ غُرَاباً یَبْحَثُ فِی الْأَرْضِ لِیُرِیَهُ کَیْفَ یُوَ رِی سَوْءَةَ أَخِیهِ قَالَ یَوَیْلَتَی أَعَجَزْتُ أَنْ أَکُونَ مِثْلَ هَذَا الْغُرَابِ فَأُوَ رِیَ سَوْءَةَ أَخِی فَأَصْبَحَ مِنَ النَّدِمِینَ
پس خداوند، زاغی فرستاد که زمین را میکاوید، تا به او نشان دهد که چگونه کشتهی برادرش را بپوشاند (و دفن کند. قابیل) گفت: وای بر من! آیا عاجزم از اینکه مانند این زاغ باشم و جسد برادرم را دفن کنم؟ سرانجام او از پشیمانان شد.
نکته ها
قابیل که مرتکب قتل برادر شد، چون دید درّندگان سراغ جسد او میآیند، آن را به دوش کشید، امّا سودی ندید و هم چنان متحیّر بود. امّا همین که کار زاغ را در دفن کشته زاغ دیگری دید، آموخت که جسد برادر را دفن کند.
«غُراب»، پرندهای است شبیه به کلاغ، دارای نوک و پاهای سرخ. **قاموس قرآن.***
انسانهای اوّلیه بسیار بیتجربه بودند، ولی خداوند دائماً لطف خود را از راههای گوناگون به انسان سرازیر نموده است.
امام سجادعلیه السلام فرمودند: خداوند دو زاغ فرستاد تا با هم درگیر شوند ویکی دیگری را کشت سپس قاتل با منقار خود گودالی حفر کرده و کشته را دفن نمود. **تفاسیر برهان وراهنما.***
امام سجادعلیه السلام فرمودند: «و الذّنوب التّی تورث النّدم قتل النّفْس» از گناهانی که سبب ندامت میشود، کشتن انسان بیگناه است. **بحار، ج73، ص375.***
پیام ها
1- گاهی حیوانات مأمور الهیاند و حرکت آنان به فرمان او و در مسیری است که او میخواهد. «فبعث اللّه غُراباً»
2- بسیاری از معلومات بشر، از زندگی حیوانات الهام گرفته است. «فبعث اللّه غُراباً یبحث... لیریه»
3- انسان باید همواره در پیآموختن باشد. اصل، آموختن و یادگیری است، از هر طریقی، گرچه از طریق حیوانات باشد. «فبعث اللّه غراباً... لیریه»
4- خداوند، گاهی انسان را با حیوانات کوچک آموزش میدهد تا بفهماند زاغ هم میتواند وسیله آموزش انسان باشد، پس نباید مغرور شد. «غراباً... لیریه»
5 - جسد مرده را باید در زمین دفن کرد (در محفظه قراردادن، مومیایی کردن، سوزاندن و... صحیح نیست). «فی الارض... یواری سوأة اخیه»
6- مردهی انسان نیز کرامت دارد ونباید خوراک حیوانات شود، بلکه باید دفن شود. «یواری سوأة اخیه»
7- ندامت، نشانهی حقّطلبی فطرتهاست. «فأصبح من النادمین»