تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 3(سوره های مائده و انعام)
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره مائده آیه 64

وَقَالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَیْدِیِهمْ وَلُعِنُواْ بِمَا قَالُواْ بَلْ یَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ یُنفِقُ کَیْفَ یَشَآءُ وَلَیَزِیدَنَّ کَثِیراً مِّنْهُم مَّآ أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ طُغْیَناً وَکُفْراً وَأَلْقَیْنَا بَیْنَهُمُ الْعَدَ وَةَ وَ الْبَغْضَآءَ إِلَی‏ یَوْمِ الْقَیَمَةِ کُلَّمَآ أَوْقَدُواْ نَاراً لِّلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ وَ یَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَسَاداً وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ‏

و یهود گفتند: دست خدا بسته است. دستهایشان بسته باد و به سزای این گفتار، از لطف خدا دور شوند. بلکه دو دست (قدرت) خدا گشوده است، هرگونه بخواهد انفاق می‏کند و البتّه آنچه از جانب پروردگارت به سوی تو نازل شده، کفر و طغیان بسیاری از آنان را می‏افزاید و ما تا روز قیامت دشمنی و کینه در میانشان افکندیم. هر بار که برای جنگ، آتش افروزی کردند، خداوند آن را خاموش ساخت. آنان همواره در زمین، به فساد و تبهکاری می‏کوشند، و خداوند مفسدان را دوست نمی‏دارد.
نکته ها
آیه قبل، اشاره به سخنان خلاف و نامربوط یهود «و قولهم الاثم» و جلوگیری نکردن علما از آنها بود، «لولا ینهاهم...» در این آیه نمونه‏ای بیان شده که یهود می‏گفتند: دست خدا بسته است ودیگر نمی‏تواند به ما قدرت وشوکت بدهد، آن‏گونه که در گذشته قدرت داشتیم.
در روایات آمده است که این آیه، عقیده‏ی یهود را نسبت به قضا و قدر و سرنوشت بیان می‏کند. چون یهود می‏پنداشتند در آغاز آفرینش دست خدا باز بود، امّا پس از آنکه همه چیز را آفرید، دست او بسته شد.
امام صادق‏علیه السلام در توضیح این آیه فرمود: عقیده‏ی یهود این بود که خداوند بعد از آفرینش، از تدبیر امور کناره‏گیری کرده است و چیزی را کم یا زیاد نمی‏کند. »قد فرغ من الامر فلایزید و لاینقص». ** تفسیر نورالثقلین و توحید صدوق، ص‏167.***
در زبان عربی کلمه‏ی «یَد» و در فارسی کلمه‏ی «دست»، کنایه از قدرت و نفوذ است. مثلاً می‏گوییم: فلانی در منطقه یا اداره دست دارد. دست فلانی قطع شد. دست ما به فلانی نمی‏رسد. در روایات هم آمده است که اولیای خدا دست خدایند. یعنی واسطه لطف او نسبت به مردمند.
امام باقرعلیه السلام درباره‏ی «کلمّا اوقدوا ناراً...» فرمودند: هرگاه جبّاری بخواهد آل‏محمّدعلیهم السلام را نابود کند، خداوند او را درهم می‏شکند. ** تفسیر عیّاشی.***
به گفته علامه طباطبایی: هرگاه فقر، گرسنگی و قحطی پیش می‏آمد، یا آیات قرض دادن به خداوند نازل می‏شد، می‏گفتند: این قحطی و این سفارش به قرض الحسنه، نشانه‏ی بسته بودن دست خداست.
پیام ها
1- رضایت به گناه دیگران، شرکت در آن است. «قالت الیهود» (گرچه بعضی از یهود، نسبتِ دست بسته بودن به خدا می‏دادند، ولی چون دیگران هم راضی بودند، این تفکّر انحرافی به همه نسبت داده شده است.)
2- بی‏لیاقتی و نااهلی خود را توجیه نکنیم. (شیطان، تکبّر خود را به اغوای الهی نسبت داد). «ربّ بما أغویتنی ...» ** حجر، 39.*** ، یهود هم محرومیّت‏های خود را با بخیل بودن خدا توجیه می‏کردند. «ید اللّه مغلولة»
3- پاسخِ شبهه را باید قوی‏تر از شبهه داد. «ید اللّه مغلولة، یداه مبسوطتان» (آنان گفتند: دست خدا بسته است. آیه می‏فرماید: بلکه هر دو دست خدا باز است، یعنی کمال قدرت دارد)
4- توبیخ باید مناسب با عمل باشد. «ید اللّه مغلولة، غلّت أیدیهم»
5 - همان گونه که قرآن برای افراد متّقی، نور و هدایت است، برای افراد لجوج، طغیان و کفر می‏آورد. «ولیزیدنّ... طغیاناً و کفرا»
6- طغیان و کفر، زمینه‏ساز دشمنی و کینه است. «وألقینا بینهم العداوة...»
7- یهودیان، همواره فتنه می‏کنند، ولی شکست می‏خورند. «کلّما أوقدوا ناراً للحرب أطفأها اللَّه»
8 - هم القای کینه و دشمنی به عنوان کیفر از جانب خداست، هم خاموش ساختن آتش جنگ از اوست. «ألقینا، أطفأها اللَّه»
9- دست‏یابی به محبّت یا قهر الهی، در اثر عملکرد ماست. «واللَّه لایحبّ المفسدین»