تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 3(سوره های مائده و انعام)
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره انعام آیه 145

قُل لَا أَجِدُ فِی مَا أُوحِیَ إِلَیَّ مُحَرَّماً عَلَی‏ طَاعِمٍ یَطْعَمُهُ إِلَّا أَنْ یَکُونَ مَیْتَةً أَوْ دَماً مَسْفُوحاً أَوْ لَحْمَ خِنزِیرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقاً أُهِلَّ لِغَیْرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنْ اضْطُرَّ غَیْرَ بَاغٍ وَ لَا عَادٍ فَإِنَّ رَبَّکَ غَفُورٌ رَحِیمٌ

بگو: در آنچه به من وحی شده، بر کسی که چیزی می‏خورد هیچ حرامی نمی‏یابم مگر آن که مردار یا خون ریخته شده یا گوشت خوک باشد که قطعاً پلید است، یا حیوانی که از روی فسق و نافرمانی به نام غیر خدا ذبح شده باشد. پس هر کس که (به خوردن آنها) ناچار و مضطرّ شد، به شرط آنکه از روی سرکشی و بیش از حدّ ضرورت نباشد، (مانعی ندارد). همانا خداوند تو آمرزنده و مهربان است.
نکته ها
«میتة»، تنها حیوانی نیست که خود به خود مرده باشد، بلکه اگر طبق دستور اسلام، ذبح نشود در حکم مردار و حرام است.
حرمت مردار و خون، چهار مرتبه در قرآن مطرح شده است، دوبار در سوره‏های مکّی **انعام، 145 ونحل، 115.*** و دوبار در سوره‏های مدنی **بقره، 173 و مائده، 3.***.
«اُهِلّ» از «اِهلال» به معنای بلند کردن صدا هنگام دیدن هلال اوّل ماه است. سپس به هر صدای بلندی گفته شده است. مشرکان در هنگام ذبح حیوانات، با صدای بلند نام بت‏ها را می‏بردند، از این رو «اُهِلَّ» گفته شده است.
جمله «لا أجد... الاّ أن یکون میتة» در برابر تحریم‏های جاهلانه مشرکان است وگرنه گوشت بعضی پرندگان و درّندگان دیگر نیز حرام است که در این آیه نیامده است و به اصطلاح این حصر، حصر اضافی است نه حقیقی.
از نظر اسلام مضطر به کسی می‏گویند که خود را از راه ستمگری وگردن‏کشی وگناه مضطر نکرده باشد، «غیر باغٍ» وتنها به مقدار رفع اضطرار، مجاز است نه بیشتر. «و لاعاد»
پیام ها
1- یگانه منبع علم پیامبرصلی الله علیه وآله برای بیان احکام، وحی است. «لا اجد فی ما اوحی الیّ»
2- اصل و قانون اوّلیه، حلال بودن حیوانات است. «لا أجد»
3- تنها محرّمات ابلاغ شده در آیات و روایات تکلیف‏آور است، پس اگر با جستجو و تتبّع، دلیلی بر حرمت چیزی نیافتیم، برای ما حلال است. «لا أجد»
4- وقتی در مسأله‏ی خوردن و نخوردن شخص پیامبر هم باید از «وحی» دستور بگیرد، دیگران چگونه از پیش خود چیزی را حرام می‏کنند؟ «فی ما اوحی الیّ»
5 - دلیل تحریم گوشت خوک، آلودگی و پلیدی آن است. «فانّه رِجس»
6- احکام تغذیه، برای مرد و زن یکسان است. «طاعم یطعمه» در مقابل آن عقیده خرافی در آیه 139 که برای مردان گوشت همه‏ی حیوانات را حلال و برای زنان برخی موارد را حرام می‏دانستند. «خالصة لذکورنا ومحرّم علی أزواجنا»
7- در قانون، باید اهمّ و مهمّ رعایت شود. حفظ جان، مهم‏تر از حرام بودن مصرف مردار است. «فمَن اضطرّ»
8 - در اسلام بن‏بست نیست، وقتی اضطرار پیش آید مصرف حرام‏ها مجاز می‏شود. «فمَن اضطرّ»
9- سوء استفاده از قانون در موارد استثنا، ممنوع است و باید به همان مقدار اضطرار، بسنده شود. «غیر باغ ولا عاد»
10- خون باقیمانده در گوشت پس از ذبح شرعی حرام نیست. خون ریخته شده حرام است. «دماً مسفوحاً»
11- در جایی که اضطرار به طور قهری پیش آید، می‏توان از گوشت حرام استفاده کرد، ولی اگر با دست خودمان کاری کردیم که مضطر شدیم استفاده مجاز نمی‏شود. «اُضطر» (به صورت مجهول آمده است)
12- وجود قوانین تخفیفی و اضطراری، جلوه‏ای از مغفرت و رحمت الهی است. «فمن اضطرّ... فانّ ربّک غفور رحیم»