وَجَعَلُواْ لِلَّهِ شُرَکَاءَ الْجِنَّ وَخَلَقَهُمْ وَخَرَقُواْ لَهُ بَنِینَ وَبَنَتٍ بِغَیْرِ عِلْمٍ سُبْحَنَهُ وَتَعَلَی عَمَّا یَصِفُونَ
و آنان برای خدا شریکانی از جنّ قرار دادند، در حالی که آنان را نیز خدا آفریده است و از روی نادانی برای خداوند، پسران و دخترانی ساخته و پرداختند. خداوند برتر و منزّه است از آنچه آنان دربارهی او وصف میکنند.
نکته ها
«خلق»، ایجاد چیزی از روی حساب است و«خرق»، پارهکردن چیزی بیرویّه و بیحساب. «خرقوا» یعنی بدون دقّت و مطالعه مطلبی را اظهار کردن، یا بدون حساب ساختن و و بی دلیل ادّعا کردن است. **تفسیر نمونه.***
به گفتهی قرآن، مسیحیان، حضرت عیسی را و یهودیان حضرت عُزَیر را پسر خدا میدانستند. **توبه، 30.*** جمعی هم ملائکه را فرزندان خدا میپنداشتند. زردشتیان، اهریمن را که از جنّ بود رقیب خدا قرار داده و همهی بدیها را به او منسوب میکردند، برخی عربها هم میان خدا و جنّ، نسبتی فامیلی معتقد بودند. «جعلوا بینه و بین الجنّة نَسَباً» ** صافّات، 158.*** این آیه همهی آن گمانها را باطل شمرده و میفرماید: خداوند از همهی این اوصاف، منزّه و برتر است.
پیام ها
1- جهل، ریشهی خرافه گرایی است. «خرقوا ... بغیر علم» (عقائد انسان نسبت به خداوند باید بر اساس علم باشد.)
2- چگونه مخلوق، شریک خالق میشود؟ «شرکاء... و خلقهم»
3- ازدواج و فرزند آوری، تأمین یک کمبود و نقص است و خداوند از این عیبها، منزّه است. «سبحانه»