تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 3(سوره های مائده و انعام)
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره انعام آیه 148

سَیَقُوُلُ الَّذِینَ أَشْرَکُواْ لَوْ شَآءَ اللَّهُ مَآ أشْرَکْنَا وَلَآ ءَابَآؤُنَا وَلَا حَرَّمْنَا مِن شَیْ‏ءٍ کَذَ لِکَ کَذَّبَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ حَتَّی‏ ذَاقُواْ بَأْسَنَا قُلْ هَلْ عِندَکُم مِنْ عِلْمٍ فَتُخْرِجُوهُ لَنَا إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ أَنْتُمْ إِلَّا تَخْرُصُونَ‏

به زودی کسانی که شرک ورزیده‏اند، خواهند گفت: اگر خدا می‏خواست، نه ما و نه پدرانمان شرک نمی‏آوردیم و هیچ چیزی را (از سوی خود) حرام نمی‏کردیم. کسانی که پیش از آنها بودند (نیز پیامبران قبلی را) اینگونه تکذیب کردند تا آنکه طعم قهر و عذاب مارا چشیدند. بگو: آیا برای شما دانشی هست؟ آن را برای ما آشکار کنید! شما جز از گمان و خیال پیروی نمی‏کنید و شما جز حدس‏زن و دروغگویانی بیش نیستید.
نکته ها
در این آیه یک خبر غیبی از آینده مطرح است که مشرکان چه خواهند گفت، «سیقول الّذین اشرکوا» آن آینده به وقوع پیوست و آنچه پیشگویی شده بود آنان گفتند. «و قال الّذین اشرکوا» ** نحل، 35.***
این بهانه که «اگر خدامی‏خواست، ما و پدرانمان مشرک نمی‏شدیم» بارها توسّط مشرکان مطرح شده است، چنانکه در آیه 35 سوره‏ی نحل و آیه 20 سوره زخرف نیز آمده است.
سؤال: این آیه سخن مشرکان را نقل می‏کند که اگر خدا از شرک ما راضی نیست، چرا ما را از آن باز نمی‏دارد؟ پس شرک ما مورد رضای خداست!
پاسخ: انجام هر کار از هر کسی، از مَدار قدرت خداوند بیرون نیست، لکن اراده و مشیّت خداوند آن است که انسان راه خود را آزادانه انتخاب کند. دولت که آب و برق و گاز را به منزل ما می‏آورد، این امکانات، دلیل راضی بودن دولت به سوءاستفاده ما نیست. خداوند به انسان عقل و وحی عطا کرده و راه حقّ و باطل را به او نشان داده و او را در انتخاب آزاد گذاشته، ولی اراده و اختیار، نشانه‏ی راضی بودن او به خلاف ما نیست.
خداوند، خواهان ایمان اختیاری مردم است نه اجبار آنان به ایمان آوردن. در قرآن بارها آمده است که: اگر خدا می‏خواست، همه را هدایت می‏کرد و پیامبر هم حقّ اکراه و اجبار مردم به ایمان را ندارد.
پیام ها
1- رهبران و اندیشمندان دینی باید خود را برای پاسخگویی به شبهات و بهانه‏جویی‏های آینده آماده کنند. «سیقول»
2- فرستادن انبیا و کتب آسمانی برای آنست که مردم با آزادی و اختیار، موحد شوند. پس منطق مشرکین (که اگر خدا می‏خواست با قهر و قدرت مانع شرک ما می‏شد) غلط است. «لوشاءاللَّه ما اشرکنا»
3- بدتر از گناه، توجیه آن است. مشرکان، شرک خود را توجیه کرده و آن را مشیّت الهی می‏دانستند. «لوشاءاللَّه ما اشرکنا» (جبرگرایی، بهانه‏ای است برای فرار از مسئولیّت)
4- مشرکین، انحراف خود را با تاریخ نیاکان خود توجیه می‏کردند. «لو شاء اللَّه ما اشرکنا و لاآباؤنا»
5 - عقیده به جبر، از توجیهات بی‏اساس منحرفان است. «لو شاء اللَّه ما اشرکنا» شیطان هم که رهبر منحرفان است، گمراهی خود را به خدا نسبت داد و چنین گفت: «ربّ بما أغویتَنی» ** حجر، 39.***
6- مخالفان، همواره با اهرم جبر، به تکذیب پیامبران پرداخته‏اند. «کذلک کذّب الّذین من قبلهم»
7- قرآن از مخالفان هم تقاضای حجّت و دلیل می‏کند. «قل هل عندکم من علم»
8 - آنان که به بهانه‏ی سرنوشت، از مسئولیّت می‏گریزند، منتظر چشیدن قهر خدا باشند. «ذاقوا بأسنا»
9- طرفداران جبر، منطق ندارند و در پی خیالاتند. «ان تتّبعون الاّ الظن»
10- اگر به جای علم و یقین، در پی ظن و گمان باشیم، گمراه خواهیم شد. «ان انتم الاّ تخرصون»