تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 3(سوره های مائده و انعام)
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره انعام آیه 122

أَوَمَنْ کَانَ مَیْتاً فَأَحْیَیْنَهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُوراً یَمْشِی بِهِ فِی النَّاسِ کَمَن مَثَلُهُ فِی الظُّلُمَتِ لَیْسَ بِخَارِجٍ مِنْهَا کَذَ لِکَ زُیِّنَ لِلْکَفِرِینَ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ

وآیا آنکه (به واسطه‏ی جهل و شرک) مرده بود، پس او را (با هدایت خویش) حیات بخشیدیم و برای او نوری (از ایمان) قرار دادیم که با آن در میان مردم راه خود را بیابد، مَثَل او مَثَل کسی است که در ظلمت‏های (جهل و شرک) قرار دارد و از آن بیرون آمدنی نیست؟ این گونه برای کافران، کارهایی که می‏کردند جلوه داده شده بود.
نکته ها
این آیه درباره‏ی ایمان آوردن حضرت حمزه، عموی پیامبر نازل شده است، که چون از اذیت و آزار ابوجهل نسبت به رسول خدا صلی الله علیه وآله و مکتب او آگاه شد، به حمایت از پیامبر سراغ ابوجهل رفت و با مشت بر سر او کوبید. آنگاه گفت: من از امروز، به محمّد ایمان می‏آورم.
از آن پس تا زمان شهادت، یک افسر رشید و با ایمان برای اسلام بود.
در تعابیر قرآنی، «مرگ»، هم بر مرحله قبل از نطفه گفته شده است: «کنتم امواتاً فأحیاکم» ** بقره، 28.*** هم به گمراهی: «أوَ مَن کان میتاً» هم به منطقه‏ی بی‏گیاه و خشک: «فسقناه الی بلد میّت» ** فاطر، 9.*** هم به مرگ موقّت: «فقال لهم اللّه موتوا ثمّ أحیاهم» **بقره، 243.*** و هم به مرگ حقیقی: «انّک میّت و انّهم میّتون» **زمر، 30.***.
امام باقر علیه السلام فرمود: نوری که در میان مردم راه را از چاه نشان می‏دهد، امام و رهبر آسمانی است. **تفسیر المیزان.***
پیام ها
1- حیات و مرگ واقعی انسان، ایمان و کفر اوست. «میتاً فأحییناه»
2- ارشاد و هدایت، کار خداست، هر چند خود انسان زمینه‏ی هدایت را فراهم می‏کند. «فأحییناه»
3- استفاده از تمثیل، سؤال و مقایسه، در تبلیغ و تربیت مؤثّر است. «أومن کان... کمن مثله...»
4- مؤمن، هرگز به بن بست نمی‏رسد. او در جامعه هم بینش دارد و هم حرکت. «نوراً یمشی به فی النّاس»
5 - وقتی نور نباشد، ظلمت‏ها انسان را فرامی‏گیرد. «فی‏الظلمات لیس بخارج منها»
6- حقّ، یکی وباطل بسیار است. (کلمه‏ی «نور» مفرد آمده، ولی کلمه‏ی «ظلمات» جمع آمده است)
7- جز نور ایمان وهدایت الهی، برای بشر نجات‏بخشی نیست. «لیس بخارج منها»
8 - زیبا پنداشتن اعمال، مانع رشد و خروج انسان از تاریکی است. «لیس بخارج منها کذلک زیّن للکافرین»
9- کارهای انسان بی ایمان، در دید و تفکّر او مؤثّر است. «کذلک زیّن لکافرین ما کانوا یعملون»
10- کارهای پر جاذبه، کفّار (مثل ابتکارات و اختراعات و تکنولوژی و تمدّن)، چنان برای آنان جلوه کرده که نمی‏گذارد انحرافات و سقوط انسانیّت خود را درک کنند. «زیّن للکافرین ما کانوا یعملون»