(90) وَمَن جَآءَ بِالسَّیِّئَةِ فَکُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِی النَّارِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ
و هرکس که کار بدی بیاورد، پس به رو در آتش (دوزخ) سرنگون شوند، (به آنان گفته شود:) آیا جز آنچه میکردید سزا داده میشوید؟
نکتهها:
کلمهی «کُبّت» به معنای سرنگون شدن است.
لذّتها، طغیانها و تندرویهایی که در اثر گناه در دنیا پیدا میشود، در قیامت با سوختن در آتش، به ذلّت و خواری تبدیل خواهد شد.
یکی از برکات قرآن آن است که راه را برای رشد و سعادت همگان باز کرده و فرموده است: هر کس کار نیکی انجام دهد، پاداشی بهتر از آن به او عطا میشود؛ بدون این که سنّ و نژاد و جنسیّت در کار باشد. نیکی را نیز مطلق بیان کرده «الحسنة» تا تمام نیکیها را شامل شود، قبول رهبری حقّ، راه حقّ، کلام حقّ، شغل حقّ، انتخاب حقّ و... که در روایات به بعضی از این نمونهها اشاره شده است، لکن هر کار نیکی از هر کسی که باشد، اگر با ریا، غرور، عجب و گناه از بین نرود و سالم به مقصد برسد، پاداش مضاعف دارد. «مَن جاء بالحسنة»
در دو آیه قبل خواندیم که بعد از نفخهی صور همه در هراسند، جز آن کس را که خداوند بخواهد. در این آیات میفرماید: خداوند کسانی را از هراس و فزع درامان قرار میدهد که نیکی را با خود به صحنهی قیامت بیاورند.
پیامها:
1- علم خداوند به کارهای نیک ما، عامل تشویق به انجام نیکیها است. (انّه خبیر بما تفعلون مَن جاء بالحسنة)
2- مهمتر از انجام کار نیک در دنیا، بردن آن به صحنهی قیامت است. (مَن جاء بالحسنة فله خیر منها)
3- آینده در گرو اعمال ماست. (من جاء ... فله ...) (هر عملی عکس العملی دارد).
4- نیکیها را قبل از منکرات مطرح کنیم. «منجاءبالحسنة»، سپس «منجاءبالسیئة»
5 - برای رشد خوبیها، تشویق خوبان ضروری است. (من جاء - فله خیر منها)
6- تشویق و تهدید، در کنار هم موثرند. (من جاء بالحسنة - من جاء بالسیئة)
7- پاداشهای الهی برتر از کار ماست. (پاداش بعضی کارها دو برابر است، (الضِعف)**سبأ، 37.*** بعضی چند برابر (اَضعافاً)**بقره، 245. ***بعضی ده برابر (فله عَشر)**انعام، 160.*** تا هفتصد برابر و بیشتر، که (خیرٌ منها) همهی آنها را شامل میشود.
8 - نیکوکاری، عامل نجات در قیامت است. (مَن جاء بالحسنه - مِنفزع یومئذ آمنون)
9- بهتر بودن پاداشهای الهی مطلق است، هم از نظر زمانی ابدی است و هم از نظر مقدار، چند برابر عمل ماست. (خیرٌ منها)
10- بالاتر از عذاب، خواری انسان است. (کُبَّت وجوههم)
11- کیفرهای الهی بازتاب اعمال و تجسّم عملکرد ماست. آری کسانی که بعد از شنیدن حقّ، روی خود را از آن بر میگردانند، در آن روز با صورت به دوزخ میافتند. (هل تجزون)
12- پاداشهای الهی، چند برابر است؛ (خیرٌ منها) ولی کیفرهای او یک برابر و عادلانه است. (ما کنتم تعملون)
13- معاد جسمانی است. (وجوههم)
14- اعمال انسان در قیامت مجسّم شده وانسان را گرفتار میکند. (هلتجزون الاّ ما کنتم تعملون)