تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 8
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره نمل آیه 22

(22) فَمَکَثَ غَیْرَ بَعِیدٍ فَقَالَ أَحَطتُ بِمَا لَمْ تُحِطْ بِهِ وَجِئْتُکَ مِن سَبَإٍ بِنَبَإٍ یَقِینٍ‏
پس دیری نپایید که (هدهد آمد و) گفت: از چیزی آگاهی یافتم که تو (با همه‏ی عزّت و شوکتی که داری) از آن آگاه نشده‏ای و برای تو از (منطقه‏ی) سبا گزارشی مهم و درست آورده‏ام.
نکته‏ها:
بعضی گفته‏اند: مراد از هدهد در این جا، هدهد خاصّی است؛ و دلیل خود را الف و لام در «الهدهد» و قدرت انسان‏شناسی و مکتب‏شناسی او دانسته‏اند که توضیح این مطلب را در آیات بعد خواهیم خواند.**تفاسیرفرقان وفی‏ظلال.***
ابوحنیفه از امام صادق علیه السلام سؤال کرد: چرا حضرت سلیمان از میان پرندگان تنها سراغ هدهد را گرفت؟ امام فرمودند: زیرا او آب را در درون زمین می‏بیند، همان گونه که ما روغن را در ظرف بلورین می‏بینیم.**تفسیر مجمع‏البیان.***
بعضی برای عذاب هدهد نمونه‏هایی را ذکر کرده‏اند از جمله: جدا کردن او از جفتش، کندن پرهای او، در معرض آفتاب قرار دادن، طرد کردن او از دربار سلیمان یا قرار دادن او با دشمن در یک قفس.**تفاسیر روح‏البیان و کنزالدقائق.***
پیام‏ها:
1- تفقّد از زیردست، بازدید از کار آنان و جست‏وجو از احوالشان، از اصول اسلامی، اخلاقی، اجتماعی، تربیتی و مدیریّتی است. (تفقّد)
2- مسایل بزرگ، شما را از مسایل کوچک باز ندارد. (تفقّد الطّیر)
3- زود قضاوت نکرده و نیروهای تحت‏امر خود را متهم نکنیم؛ شاید مشکلی در میان باشد که ندانیم. (مالی لا أری الهدهد)
4- تیزبینی و دقّت و تسلّط، شرط لازم برای رهبری است. (مالی لا أری الهدهد)
5 - حاکم وقاضی باید شرایط خاصّی داشته باشد از جمله:
الف: محبّت و دقّت. (تفقّد الطیر)
ب: تواضع. (مالی لا أری الهدهد)
ج: صلابت در برابر متخلّف. (لاُعذّبنّه او لاذبحنّه)
د: فرصت دادن به متهم. (لیأتینّی)
6- نظارت دقیق بر حضور و غیاب نیروها، در کارهای تشکیلاتی یک ضرورت است، همان گونه که تخلّف بی‏دلیل از مقررات و ترک کردن پست خود، گناه نابخشودنی است. (ام کان من الغائبین)
7- تنبیه حیوان متخلف، مانعی ندارد. (لاُعذّبنّه)
8 - حیوان، تنبیه را درک می‏کند. (لاُعذّبنّه)
9- وقتی که غیبت از سوی یک پرنده این همه تهدید لازم داشته باشد، پس ما با آن همه غیبت‏ها و عدم حضورها چه تکلیفی داریم؟ (لاُعذّبنّه)
10- انبیا، هم قانون می‏آورند و هم اجرا می‏کنند. (لاُعذّبنّه)
11- برای مجازات متخلفان، باید کیفرهای متعدّدی قرار داد تا در اجرای قانون، به بن بست نرسیم. (لاُعذّبنّه او لاذبحنّه)
12- قاطعیّت و عذرپذیری، همراه یکدیگر لازم است. (لاُعذّبنّه - لیأتینّی)
13- در مدیریّت و تشکیلات، سهل‏انگاری ممنوع. (لاُعذّبنّه - لاَذبحنّه - لیأتینّی) (وجود حرف «لام» در سه جمله، نشانه‏ی قاطعیّت است)
14- برای حفظ نظام و گرفتن زهر چشم از متخلّفان، مانعی ندارد که برای یک تخلّف کوچک، جریمه‏ی سنگینی قرار دهیم. (عذاباً شدیدا)
15- راه دفاع را به روی متهم نبندید. (او لیأتینّی بسلطان مبین)
16- حیوانات، شعوری دارند که می‏توانند برای کارهای خود استدلال و توجیه داشته باشند. (لیأتینّی بسلطان)
17- با وجود منطق و استدلال، حتّی سلیمان در برابر هدهد تسلیم می‏شود. (لیأتینّی بسلطان)
18- در یک تشکیلات، برای هر کار و مأموریّتی، حکم و مجوزی لازم است. (بسلطان مبین)
19- آن را که حساب پاک است، از محاسبه چه باک است. (فمکث غیربعیدفقال)
20- حیوان می‏تواند به چیزی برسد که انسان نرسیده باشد. (احطت بمالم تحط)
21- سیروسیاحت، کلید کسب اطلاعات جدید است. (احطّ)
22- آزادی بیان، یکی از ویژگی‏های حکومت صالحان است. (احطت بمالم تحط به)
23- علم و دانایی، به سن و جنس و شکل ربطی ندارد. (احطت بمالم تحط)
24- انبیا نیز تحت تربیت الهی هستند. سلیمانی که می‏گفت: «اوتینا من کل شی‏ء» به من همه چیز داده شده، پرنده‏ای به او می‏گوید: من چیزی می‏دانم که تو هم نمی‏دانی. (احطتُ بمالم تحط به)
25- در حکومت انبیا، تملّق و ترس وجود ندارد. (احطتُ بمالم تحط به)
26- بزرگان ومسئولان حکومت نباید منبع اطلاعات خودرا در افراد یا گروه‏های خاصّی منحصر کنند. (هدهد برای سلطان گزارش دارد) (احطت - جئتک)
27- در گزارش‏ها، اخبار قطعی و تأیید شده را بگویید. (بنبأ یقین)
28- وجود افراد یا سازمانی برای خبرگیری از خارج از منطقه‏ی حکومتی لازم است. (البتّه نه برای جاسوسی، بلکه برای دعوت وارشاد یا آمادگی دفاعی) (من سبأ)
29- آنچه در خبر مهم است، قطعی بودن آن است؛ خبرنگار بزرگ باشد یا کوچک، انسان باشد یا حیوان. (بنبأ یقین)
30- مسئولان حکومت، تنها بر خبرهای قطعی تکیه کنند. (بنبأ یقین)