(58) وَتَوَکَّلْ عَلَی الْحَیِّ الَّذِی لَا یَمُوتُ وَسَبِّحْ بِحَمْدِهِ وَکَفَی بِهِ بِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبِیراً
و بر (خدای) زندهای که هرگز نمیمیرد توکّل کن و به ستایش او تسبیحگوی همین بس که او به گناهان بندگانش آگاهی دقیق دارد.
نکتهها:
واژهی «توکّل» با مشتقّاتش هفتاد بار در قرآن آمده است. توکّل به معنای تکیه کردن بر خدا و وکیل گرفتن او در کارها است.
در آیهی قبل به پیامبر فرمود: به مردم بگو: من مزدی از شما نمیخواهم، گویا در این آیه میفرماید: رهبران دینی که به مال مردم چشمداشتی ندارند، برای زندگی خود باید تنها به خداوند توکّل نمایند.
توکّل بر خداوند به معنای رها کردن تلاش و کوشش نیست. چنانکه مولوی میگوید:
گفت پیغمبر به آواز بلند - با توکّل زانوی اشتر ببند
رمز الکاسب حبیب اللّه شنو - از توکّل در سبب کاهل مشو
رو توکّل کن تو با کسب ای عمو - جهد میکن کسب میکن مو به مو
پیامها:
1- تکیهی فانی بر فانی لغو است. (توکّل علی الحیّ الّذی لایموت)
2- تکیهی ضعیف بر ضعیف لغو است. (توکّل علی... الّذی خلق السموات)
3- تکیهی جاهل بر جاهل لغو است. (توکّل علی الحیّ الّذی... خبیرا)
4- انبیا نیز به موعظه و تذکر الهی نیاز دارند. (و توکّل)
5 - حیات ابدی مخصوص خداست. (الحیّ الّذی لایموت)
6- خدایی را وکیل بگیر که برای همیشه زنده است و اگر امروز به دشمن مهلت داد تا شاید از کارشکنی و کفر دست بردارد، فردا فرصت و مهلت دارد تا از او انتقام گیرد. (لایموت)
7- توکّل قلبی باید با تسبیح و حمد عملی همراه باشد. (و سبّح بحمد)
8 - خداوند به کارهای جزئی مردم علم دقیق دارد. (بذنوب عباده)
9- گناهکاران نیز بندگان خدا هستند. (ذنوب عباده)
10- ایمان انسان به این که خداوند بر گناهانش آگاه است، بهترین اهرم برای پیدایش تقواست. (بذنوب عباده)
11- آگاهی خداوند بر گناهان مردم، علاوه بر اینکه تهدیدی برای کفّار است، برای پیامبر نیز تسلّی و دلداری میباشد که نگران نباش، ما از کارشکنیهای آنان آگاهیم و به حساب کفّار لجوج میرسیم. (و کفی به بذنوب عباده خبیراً)