همچنان كه عرض شد در نكته اوّل، از نشانههای الهام ملك و وسوسه شیطان، جناب ملاصدرا(ره) فرمود:
«علم و یقین كه از طریق عقل، در جان انسان ریشه میگیرد، نشانة الهام ملك است، بر عكسِ هوی و شهوت كه از وَهم ریشه میگیرد، از نشانههای وسوسههای شیطانی است».
ملاحظه كردهاید كه بعضاً دلمان میخواهد قضاوتمان درست درآید. و لذا تلاش میكنیم آن را درست كنیم و نگران غیرواقعی بودن آن هم نیستیم. دلمان میخواهد اثبات كنیم این فردی كه وارد مسجد شده است دزد است، دلمان میخواهد گمانمان را اثبات كنیم. در واقع خواست دلمان را میخواهیم اثبات كنیم نه واقعیت را.
شیطان برای ما یقین و علم را به وجود نمیآورد، میل خودمان را برایمان ارزش میدهد. بعضیها دغدغة فهم حقیقت را دارند. این خیلی عالی است و بعضی خوششان میآید آنچه میخواهند، همان واقعیت باشد و اصلاً كاری به خود واقعیت ندارند، وَهم خودشان برایشان بس است. نه اینكه تلاش داشته باشند آنچه هست و واقعیت دارد برایشان كشف شود. آیهای كه در ابتدای بحث عرض شد مربوط به دومیهاست كه شیطان آنها را وسوسه میكند و لذا آنها به غیر واقعیترین چیزها كه همان شریك برای خدا باشد، دل میبندند و غیر خدا را منشأ تأثیر در امور میپندارند. قرآن در رابطه با شخصیت چنین افرادی میفرماید: «... وَإِنَّ الشَّیَاطِینَ لَیُوحُونَ إِلَی أَوْلِیَآئِهِمْ لِیُجَادِلُوكُمْ وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ»(229) شیاطین به دوستان خود وسوسه میكنند تا با شما ستیزه نمایند و شما را از مسیر خود برگردانند، و اگر اطاعتشان كنید، قطعاً از مشركین هستید.