تربیت
Tarbiat.Org

هدف حیات زمینی آدم ملک، شیطان، هبوط
اصغر طاهرزاده

نقش شیطان در ظهور نقص‌های غیر قابل اعتنا

در آیة 20 می‌فرماید:
«فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیْطَانُ لِیُبْدِیَ لَهُمَا مَا وُورِیَ عَنْهُمَا مِن سَوْءَاتِهِمَاوَقَالَ مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَـذِهِ الشَّجَرَةِ إِلاَّ أَنْ تَكُونَا مَلَكَیْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِینَ».(100)
پس شیطان آن‌ها را وسوسه كرد برای آن چیزی كه پوشیده بود از آنها و گفت: پروردگارتان، شما را از این درخت نهی نكرد، مگر از این جهت كه مبادا فرشته شوید یا از کسانی باشید که جاودانه در این زندگی بهشتی هستند.
این‌كه می‌فرماید: شیطان در همان بهشت وسوسه را شروع كرد، و با توجه به این‌كه وسوسه در مرتبه خیال است، می‌فهمیم كه در آنجا مقام، مقام خیال هم بوده‌است. چرا كه در مقام عقل، وسوسه محقق نمی‌شود. در جسم هم كه وسوسه معنا نمی‌دهد. شما اگر دلتان یك غذایی را بخواهد اول تصور خوردن آن غذا شما را تحریك می‌كند و بعد معدة شما ترشحات لازم را انجام می‌دهد و بدن شما طلب آن چیز را می‌نماید. می‌فرماید: شیطان آن دو را وسوسه كرد تا برای آن دو، آن چیزی از عیوبشان که پوشیده بود، آشكار شود. پس كار شیطان در بهشت مشخص بود و آن این‌كه «لِیُبْدِیَ لَهُمَا مَا وُورِیَ عَنْهُمَا مِن سَوْءَاتِهِمَا» تا آنچه از عیب‌ها برای آن‌ها پوشیده بود را آشكار كند. یعنی آدم و حوا در آن بهشت‌ نقص‌ها و عیب‌هایی دارند كه در آن مقام به جهت عدم توجه نظر به آن عیوب ندارند. حالا آن عیب‌ها چه چیزی است كه شیطان تلاش می‌كند آن‌ها را عمده و آشكار کند؟ آیا همان میل به لذات دنیایی و میل به طبیعت که در آن‌جا اهمیتی نداشت، نیست؟ مگر شیطان برای اهداف خود تلاش نكرد که آدم به شجره نزدیك شود، و مگر روشن نشد كه شجره همان طبیعت و كثرت است؟ آیا نمی‌خواهد بگوید كه انسان اگر به میل‌های طبیعی نظر كرد و از مقامات عالیه منصرف شد، زشتی‌ها و عیب‌های خاصی که مخصوص میل به زندگی دنیایی است، برایش آشكار می‌شود؟ البته این نكته جای دقت بسیار دارد. و باید برای فهم آن در امثال این آیات تدبّر نمود. چون بحث بر سر این است که این چه عیب‌هایی است که آدم و حوّا در بهشت دارند و متوجه نیستند ولی با تلاش شیطان و نزدیکی به شجره برای آن‌ها آشکار می‌شود.
یك وقت است شما در یك حال خوش معنوی هستید. مثلاً مدتی است روزه گرفته‌اید، اهل سجده و عبادت شده‌اید. آیا حالا شما میل به جنس مخالف دارید یا نه؟ دارید ولی نظر به آن ندارید، یعنی برایتان آشكار نیست، نه این‌كه در شما این میل موجود نیست، بلکه آشكار نیست. شیطان كارش این است كه این نوع میل‌ها را آشكار كند. چه موقعی آشكار می‌شود؟ وقتی بُعد دنیایی ما را تحریك كند، همچنان‌كه قرآن از قول شیطان فرمود: كه از جنبة چپ انسان‌ها آنها را می‌گیرم «عَنْ شَمَائِلِهِمْ». این تحریك جنبه چپ انسان‌ها را همچنان ادامه می‌دهد تا یك‌مرتبه انسان‌ها این نقص‌ها را رو در روی خود می‌بینند و تمام كارشان برطرف‌كردن همین نیازها می‌شود.
اگر كسی نظر به نقص‌‌های دنیایی‌‌اش بیندازد، از مقامات معنوی‌اش محروم می‌شود. فرمود: وسوسه شیطان برای این است که: «لِیُبْدِیَ لَهُمَا» آشكار كند برای آن‌ها «مَا وُورِیَ عَنْهُمَا» آن چیزهایی كه برای آن‌ها پنهان بود. چه‌چیز در آن عالم برای آن‌ها پنهان بود؟ «مِن سَوْءَاتِهِمَا» معایبشان. یك آدم لاابالیِ پَستِ عیاش چه‌چیز برایش پنهان است؟ ابعاد معنوی و نورانی‌اش. آن ابعاد در او هست، ولی او آنها را نمی‌بیند. حقایقی كه مربوط به بندگی او با خدا است، برایش پنهان است.چه‌چیز برایش آشكار است؟ بُعدهای زشتش كه او را به دنیا و به طبیعت وصل می‌كند.
شرایط آدم در آن مقام بهشتی این بود كه به عالَم معنا نظر داشت، و در آن مقام میل‌های طبیعی‌، میل‌های لذت‌بخش دنیایی، میل‌های جزیی شهویه، این‌ها پنهان بود. به همین جهت داریم كه عمل جنسی در زمین برای آدم(ع) و همسرش شروع شد و صاحب فرزند شدند.
در هرصورت خداوند به آدم و آدمیت فرمود: در بهشت نعمت‌های فراوانی هست كه می‌توانی از آنها استفاده كنی، فقط در آن مقام، هوس نزدیکی به طبیعت یعنی نزدیكی به شجره را نداشته باش - درست همان چیزی كه محل ورود شیطان در زندگی انسان‌ها است - خداوند حساب نیازهای حقیقی آدم را كرده‌است، و آنچه را هم كه نهی فرموده‌، راه ورود شیطان است و نه نیاز حقیقی آدم.