2- هر كس حرام بخورد و نسبت به مال حرام حسّاس نباشد، چنین كسی نمیتواند بین وسوسه و الهام فرق بگذارد.
در دومین نكته جهت تفكیك بین خواطر شیطانی و الهام ملكی میفرماید: میدانی چه چیزهایی برای ما حجاب میشود كه نمیفهمیم كدامیک از حالات ما خواطر ملكی و كدامیک شیطانی است؟! میفرماید: كسی كه حرام بخورد و نسبت به مال حرام حسّاس نباشد، نمیتواند بین وسوسه و الهام فرق بگذارد. كسی كه به حریم حضرت ربّالعالمین تجاوز كند و آنجایی كه باید خود را كنترل كند و هوس را متوقف نماید، حریم نگیرد، او را به میهمانخانة خصوصی راه ندهند و از ارتباط با حقایق محروم كنند، او مانند حیوانی میماند كه به خوردن زبالهها مشغولش كردهاند. حرام خدا، كه فقط نانِ حرام نیست، فكر حرام هم هست، و آن فكری است كه مطابق با حقایق نباشد، بلكه وَهمهایی است حقنما. همچنان که عدم رعایت حقوق افراد حرام است، اینها باعث میشود كه شیطان بیاید و ما او را حس نكنیم. از كلمات پیامبر خدا(ص) چنین بر میآید كه: همین كه حسّاس شدید نسبت به طعامتان كه حلال است یا حرام، همین شما را نجات میدهد. خیلی مهم است كه انسان چطوری حلال را از حرام تشخیص دهد. اگر مطلب را ریز كنید و مو را از ماست بكشید، متوجّه میشوید آنجایی كه بیش از نیاز مصرف میكنید، حرام خوردهاید. حسّاس بودن روی حلال و حرام، علاوه بر اینکه روح را تیز و دقیق میكند، شرایط نزدیکی به قلب محمدی را که منشأ فهم حرامها و حلالها است، فراهم مینماید، و در نتیجه انسان راه ورود شیطان را حس میكند. به گفته مولوی:
لقمهای كان نور افزود و كمال
آن بُوَد آورده از كسب حلال
علم و حكمت، زاید از لقمه حلال
عشق و رقّت آید از لقمه حلال
لقمه تخم است و بَرَش اندیشهها
لقمه بحر و گوهرش اندیشهها
زایـد از لقـمه حلال انـدر دهـان
میل خدمت، عزمِ رفتن آن جهان