در آیه 42 سوره حجر نكتة خوبی مطرح است و خداوند در آن آیه قصّة امور تكوین را به زبان تشریع مطرح میفرماید كه شیطان گفت: «... لَاُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِیالْاَرْض» من امور باطله را برای انسانها زیبا جلوه میدهم و در نتیجه غیر از مخلَصین، همه راگمراه میكنم و حضرت حق فرمود: «اِنَّ عِبادِیَ لَیْسَ لَكَ عَلَیْهِمْ سُلْطانٌ اِلّا مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغاوِین»؛ یعنی برای تو چنین قدرتی قرار داده نشده كه بر آنهایی كه بخواهند بندگی مرا بكنند، مسلّط شوی تنها تسلّط تو بر آنهایی است كه خودشان تمایل به گمراهی دارند و لذا از تو تبعیّت میكنند. در این آیه حضرت حق این قاعدة موجود و تكوینی عالم را برای ما مطرح فرمود. حالا روی این قسمت آیه عنایت بفرمایید كه میفرماید: «تسلّط تو بر آنهایی كه بخواهند بندة من باشد، نیست»؛ یعنی تو نمیتوانی بر كسانی كه ربوبیّت مرا میشناسند و این ربوبیت را برای خود پذیرفتهاند، تسلّط پیدا كنی. بعد میفرماید: «تو بر كسانی تسلّط خواهی داشت كه بخواهند از تو تبعیّت كنند و علّت تمایل به تبعیّتِ از تو در خود آنها باشد كه گمراهی را بر هدایت ترجیح دهند»؛ یعنی كسانی تحت تسلط تو هستند كه ربوبیّت من و در نتیجه بندگی خودشان را از من نمیخواهند. پس ریشة تبعیّت از تو در خود آنهاست و به همینجهت آخر آیه هست: «مِنَ الْغاوِین»؛ یعنی از گمراهان. یعنی ریشة تبعیت از تو و پذیرش پیشنهادهای تو در خود آنها است كه جهت خود را گم كردهاند. اگر عنایت بفرمایید نكتة ارزشمندی را مطرح میكند که امروز تسلط شیطانی از کجا شروع میشود و بُرد تلاش شیطان در کجاها است.