خالق انسان گفت: «اِنّی جاعِلٌ فِی الاَرْضِ خَلیفة» من بنا دارم بر روی زمین همواره برای خود خلیفه تعیین كنم. خلیفه یعنی كسی كه به جای «مُستخلَفٌ عَنه» است. معاون مدرسه، خلیفة مدیر مدرسه است. یعنی همه اختیارات مدیر را دارد، تفاوتش این است كه همة این اختیارات را «از مدیر» دارد. یعنی مدیر كه در مدرسه نباشد، معاون همه اختیارات مدیر را داراست، حق امضاء دارد، تدبیر مدرسه را به دست میگیرد و خلاصه كلیه حقوقی كه برای مدیر بود، برای معاون او نیز هست. خلیفه خداوند هم نمایش اسماء حسنای خداوند است و به عبارت دیگر خلیفة خداوند در زمین، مظهر خدایی، خدا است.
خداوند دارای اسمای حسنا است و میفرماید: «وَ لِلّهِ الْاَسْماءُ الْحُسْنی فَادْعُوهُ بِها»(17) یعنی برای خدا اسماء حُسنایی هست و او را با آن اسماء حسنا بخوانید، مثل اینكه میگوییم خدا «رحیم» است یا «سمیع» و یا «حیّ» است. حال خلیفة خدا هم حامل همة آن اسماء است. با این تفاوت كه این اسماء، ذاتاً از خداست، و بالعرض از انسان است و انسان چنانچه شایستگی خلیفة خدابودن را از خود نشان داد عملاً سراسر حرکات و سکناتش میشود نمایش اسماء الهی، همان مقامی که رسول خدا در رابطه با آن فرمود: «مَنْ رَاٰنِی فَقَدْ رَأی الحق».(18)