علامه طباطبایی(ره) متذكر میشوند كه شیطان دشمنی خود را پنهان كرد و از یاد آدم برد و لذا با اینكه آدم میدانست كه نباید به شجره نزدیك شود، ولی شیطان به عنوان ناصح و دلسوز آمد و دستور خدا را مبنی بر نزدیك نشدن به شجره توجیه كرد. مثلاً میگوید: اینكه گفتهاند مشروب بد است، وقتی است كه آنقدر بخوری تا مست شوی، ولی اگر در حدی بخوری که مست نشوی خوب است. اگر ما شیطان را به عنوان دشمن خود نگیریم و دشمنی او را به جهت دوستی ظاهریاش فراموش كنیم، توجیهاتش را میپذیریم و عملاً به آنچه باید دست نزنیم، دست خواهیم زد و این است كه میفرمایند: «آدم دشمنی شیطان را فراموش كرد و نه حكم خدا را، و شیطان با فلسفه چینی، نهی خدا را توجیه كرد». شیطان نگفت خدا این حرف را نگفته است، بلكه به آدم گفت: اگر تو از این درخت بخوری، مَلَك میشوی و در نتیجه جاودانه میگردی و خداوند میخواهد تو جاودانه نشوی. یعنی با یك توجیه ناحق، موضوع را عوض كرد و همه مشكلی هم كه در این راستا پیدا شد از اینجا بود كه آدم عداوت شیطان را كه قبلاً خداوند برای او گفته بود فراموش كرد، علتش هم این بود كه شیطان در پوشش نصیحت و قسم، سخن خود را ارائه نمود. اساس كار شیطان این است كه با ظاهری دلسوزانه روی گرایشهایی از ما دست میگذارد كه ما نیاز به آن داریم. به همین جهت هم آدم نهی شجره را فراموش نكرد، بلكه دشمنی شیطان را فراموش كرد، چون شیطان روی نیاز به جاودانه شدن در بهشت دست گذاشت و در نتیجه آدم فكر كرد شیطان میتواند این نیاز را برآورده سازد و لذا توجیه شیطان را پذیرفت و با نزدیكی به شجره از خدا غافل و به خود مشغول شد و درست گرفتار همان چیزی شد كه میخواست از آن فرار كند.
اگر ما تكلیف خود را با شیطان روشن نكنیم و نرسیم به این نكته مهم كه «به صرف اینكه این راه و رسم شیطانی است، من از آن جدا میشوم.» میبینید یك مرتبه گرفتار همان چیزی شدید كه میخواستید از آن فرار كنید، مثل اینكه ما میدانیم دروغ بد است ولی یك مرتبه شیطان شروع میكند با وسوسههای خود ما را قانع كند كه این دروغ آن نتایج بد را نمیدهد، و بعد كه عمل كردیم میبینیم چه بلائی سر خود آوردیم.
پس این آیه را به ذهنتان بسپارید كه خدا فقط یك دشمن به ما نداد، بلكه یك دشمن شناسی هم به ما داد. خیلی هم آسان است. خدا میفرماید: دشمن شما كه شیطان باشد، عَدُوّ مبین و دشمن آشکار است. چگونه عدوّ مبین است؟ خدا گفته است كه این كار را نكن، این آمده است و میگوید بكن. كسی نمیتواند بگوید من نفهمیدم كه شیطان دشمن من است، چون به او میگویند تو خودت میتوانستی بفهمی، خداوند حكم خود را در هر موردی از موارد زندگیِ زمینی روشن نمود. پس هر كس خلاف آن حكم نظر بدهد، شیطان است. پس هم به ما قدرت شیطانشناسی داد و هم قدرت خداشناسی.
چه وقت آدم اشتباه میكند؟ وقتی كه شیطنت شیطان را فراموش میكند. چه موقع شیطنت شیطان را فراموش میكند؟ وقتی حكم خدا را طوری توجیه كند كه با هوسهایش بسازد. چطوری این كار را میكند؟ آری؛ گرایش به كثرات و شجره، غفلت میآورد، غفلت كه آمد زمینه توجیه حكم خدا توسط شیطان فراهم میشود. در این حال است كه شیطان میتواند موفق شود.
«اَعَاذَنَا الله مِنْ شُرورِ اَنْفُسِنَا» پناه به خدا از میلهایی كه حكم خدا را نمیخواهد.
«والسلام علیكم و رحمةالله و بركاته»