تربیت
Tarbiat.Org

هدف حیات زمینی آدم ملک، شیطان، هبوط
اصغر طاهرزاده

نحوة خروج از مقام قدس

خوردن همان و از ساحت قرب خارج‌شدن همان؛ «قالَ اذْهَبْ فَمَنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ»، حضرت حق فرمودند: از آن مقام قدسی بیرون برو و آن‌هایی هم كه با تو هستند، دیگر در آن مقام نیستند. در این‌جا برای ما نكته‌های دقیقی می‌تواند مطرح باشد.
معلوم است هر انسانی به تنهایی تا به دنبال استكبارورزیدن در مقابل حکم خدا نیست و روحیة تابعیت از دستورات خدا را در خود نگه داشته، در یك مقام قدسی و معنوی است، همین‌كه خودش را به گناه و تكبّر آلوده كرد، از آن مقام خارج می‌شود. مولوی می‌گوید:
طفـل تـا گـیرا و تـا پویـا نبــود

مـركبش جـز گـردن بابا نبــود

چون‌فضولی‌كرد ودست‌وپا نمود

در عنـا افتاد و در كفـر و كبود

یعنی؛ چون خودی برای خود قائل شد و خواست آن را نشان دهد به عبارتی؛ «چون فضولی كرد و دست و پا نمود» گفت ما هم هستیم و خواست شخصیتی مستقل از شخصیت بندة خدابودن بنمایاند، پدرش هم او را از روی گردنش به زمین گذاشت و گفت: حالا خودت راه برو! بندة خدا آن‌كسی است كه بفهمد همه چیز دست خداست و برای خود چیزی قائل نباشد و با تمام وجود بفهمد «لا حَوْلَ وَ لا قُوَّة اِلاّ بِالله»؛ در آن‌حال در آغوش خداست.
جان‌های خلق پیش از دست و پا

مـی‌پریدند از صفــا سـوی وفـــا

چون به امر اِهْبِطوا بندی شدند

حبسِ‌حرص ‌وخشم و خرسندی ‌شدند

دقّت كنید! می‌فرماید: «چون به امرِ (اِهْبِطُوا) بندی شدند،» چرابه آن‌ها اِهْبِطوا گفتند؟ برای این‌كه دست و پا زدند و گفتند: خودمان، لذا از این به بعد از زیر پوشش رحمت خاص خدا خارج شدند و لذا حبس حرص‌ها و خشم‌ها و خوشحالی‌ها شدند، در آن شرایطِ بهشتِ قبل از هبوط در شرایطی فوق خوشحالی‌ها و غم‌ها زندگی می‌كردند، در یك حالت اُنس با حق و ارتباط با غنی مطلق، «می‌پریدند از صفا سوی وفا».