اگر انسان دنیا دوست شد و در خود احساس نیاز به داشتن دنیایی بیشتر نمود، ضعف انسان برای خودش در این زندگی دنیایی ظاهر میشود، پس تا حالا مطلب این است كه در زندگی دنیایی ضعف انسان ظاهر میشود، اما ممكن است برای آزادشدن از این ضعف تصمیم بگیرد، دنیای بیشتر به دست آورد، تا این ضعف جبران شود، و ممكن است از طریق اتصال به غنی مطلق یعنی خداوند متوجه شود كه این ضعفِ دنیادوستی یك ضعف عقیدتی و قلبی است و نه یك ضعف مادی و دنیایی. علامهطباطبایی(ره) میفرمایند: از طریق هبوط در دنیا، متوجه ضعف خودت میشوی و از طریق برنامه شریعت در صدد رفع آن برمیآیی، چون همان کاری که عامل تعب و سختی بود، همان عامل كشف ضعف گردید و شریعت الهی ضعف ما را كه فكر میكنیم به دنیا نیاز داریم، برطرف میكند، آن هم از طریق جایگزینی با حقایق معنوی. پس به یك اعتبار «هبوط» دریچة صعود انسان است، و موجب «تعب» یعنی شروع سختی است تا از طریق این سختیها ضعفها روشن شود، و لذا افتادن در تعب با كشف ضعف همراه است و اگر انسان درست با موضوع برخورد كند، همین موضوع موجب ایجاد زمینة پذیرش هدایت الهی میگردد. پس جا دارد به جمله علامهطباطبایی(ره) که میفرمایند: «این هبوط موجب تعب و كشف ضعف و موجب هدایت گردید.» بیشتر دقت شود.
وقتی فهمیدید ضعفهایی دارید، برنامهای را كه موجب رهایی شما از ضعفها میشود، بهخوبی میپذیرید - در صورتی كه مواظب باشید برنامههای دروغین كه ضعفهای شما را پنهان میكند بر شما تحمیل نشود، و بفهمید با داشتن دنیای بیشتر، ضعف شما كه آزادشدن از دنیا و نجات از هبوط است، مرتفع نمیشود، بلكه دنیاییتر خواهید شد - یكی از ضعفهای انسان حسادت است و باید در دنیا اولاً: متوجه این حسادت بشود. ثانیاً: برنامهای را كه این ضعف را مرتفع میكند، بپذیرد. حالا اگر كسی به این لباس كه شما دارید حسادت ورزید، از نظر خودش وقتی این لباس شما گم شد یا آتش گرفت راحت میشود، ولی مسلّم است كه این حسادت مانده است و فردا به چیز دیگری تعلق میگیرد. پس راه حل این نیست كه برای نجات از این ضعف، برنامهای بریزد تا لباس شما از بین برود، بلكه راه حل این است كه كاری بكند كه با دیدن لباس شما ناراحت نشود. یعنی بفهمد كه در زندگی زمینی وقتی متوجه ضعف حسادت خود شد، راهی كه او را از این ضعف نجات میدهد، پیدا كند و این راه همان پذیرش هدایت الهی است و البته با تعب همراه است، ولی بقیه راهها اگر چه به ظاهر آسان مینماید، ضعفها را پنهان میكنند و عملاً با پیروی از آن راهها مشكل حل نخواهد شد، حال روش آسانی كه مشكل را حل نكند، كجایش آسان است، یك تشفّی و راحتی كاذب است.
پس در زندگی زمینی هدایت الهی موجب رفع نقص میشود و این غیر از پنهانكردن نقصها است که مکتبهای بشری به انسانها پیشنهاد میکنند و فلسفة هبوط عبارت شد از آمدن روی زمین و روبهروشدن با شرایطی همراه با تعب، كه میتواند موجب صعود انسان شود.