شیطان در مقابل برخوردی که خداوند با او کرد و فرمود: «... فَاخْرُجْ مِنْها فَاِنَّكَ رَجیمٌ وَ اِنَّ عَلَیْكَ اللَّعْنَةَ اِلی یَوْمِ الدّین»؛(168) میگوید: «قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِی إِلَی یَوْمِ یُبْعَثُونَ»؛ پروردگارا؛ تا روز برانگیختهشدن انسانها از قبرهایشان به من فرصت بده.
آیة اخیر فوقالعاده زیبا و روشنگر است، خداوند آبروی شیطان را از طریق سخن خود شیطان برده است. میفرماید: به این لعنتشده گفته شده چرا به آدم سجده نكردی؟ میگوید: من مهمتر هستم. خدا میفرماید: از اینجا برو، اینجا دیگر جای تو نیست، و لعنت من تا آخر با تو خواهد بود! حالا بدبختی شیطان را تماشا كنید، ببینید چه میخواهد، میگوید: عمر مرا در حالی كه از درگاهت رانده شدهام، آیا میشود زیاد كنی؟ منطق را نگاه كنید. خیلی عجیب است! یك وقت است كه میگوییم شما را میخواهیم بیندازیم در آب گندیده كه از آن آب بخوری. آدم عاقل میگوید: شما را به خدا این كار را نكنید. حالا شیطان میگوید: اگر میخواهید مرا در این آب گندیده بیندازید، فرصت كافی به من بدهید تا تماماً آن آب گندیده را بخورم! مولوی میگوید: این هم اثر لعنت بود كه گفت: خدایا فرصتم بده تا روز قیامت. به گفتة مولوی: (كاشكی گفتی: «تُبْتُ رَبِّنا!») ای كاش میگفت: خدایا توبه كردم! به هر حال آیه میفرماید: «قالَ رَبِّ فَاَنْظِرْنی اِلی یَوْمِ یُبْعَثُون»؛ شیطان گفت: خدایا تا روز قیامت به من فرصت بده!! خداوند ابتدا به او میگوید: «وَ اِنَّ عَلَیْكَ اللَّعْنَةَ اِلی یَوْمِ الدّین»؛ تا روز جزا لعنت و دوری از رحمت بر تو است. شیطان در جواب میگوید: «رَبِّ فَاَنْظِرْنی اِلی یَوْمِ یُبْعَثُون» خدایا! تا روز قیامت در همین حالت لعنت و دوری از رحمت فرصتم بده، تا بندههای تو را بفریبم. در این آیه، تلاش برای فریب در برزخ هم جزء تقاضای شیطان است، یعنی هم فریب انسانها را در دنیا میخواهد و هم در برزخ. خداوند فرمودند:
«قالَ فَإِنَّكَ مِن َالْمُنْظَرین»؛ تو از منظرین و فرصت دادهشدهها باش، امّا نه تا «یَوْمِ یُبْعَثُون»، بلكه «اِلی یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُوم»؛ تا وقت مشخصی كه برایت تعیین كردهایم.
شیطان گفت: پروردگارا تا روزی كه بشر در قیامت مبعوث میشود مهلتم ده و نگفت تا روزی كه آدم میمیرد، چون با بشر دشمن بود، نمیخواست یك لحظه او را راحت بگذارد، حتّی در برزخ، خداوند فرمود: تو هم در زمرة مهلتدادهشدههایی، ولی نه تا قیامت، بلكه تا روزی معلوم، كه آن روز، روز اصلاح آسمانی بشر است و ریشة فساد از زمین به كلّی كنده میشود، و در روایت هم داریم، ابلیس زنده میماند تا اینكه میان نفحة اوّل و دوم میمیرد.
إنشاءالله تا اینجا در ذهنتان بماند كه حرفهای عجیبی است. حرفهای شیطان مشخص شد. اصول و فروع و منطق شیطان مشخص شد. در ادامة آیات روش شیطان را مطرح میفرماید که: شیطان آدمهای همجنس خودش را پیدا میكند و همدست میشوند و به فعالیت میپردازند. میگوید: خدایا! من آدمها را منحرف میكنم، مگر آنهایی كه مخلَص باشند. در آیه 42 همین سوره میفرماید: شیطان، بر گمراهان مسلّط میشود «مِنَ الْغاوینَ»؛ یعنی چه كسانی را شیطان میتواند گمراه كند؟ گمراهان را! پس در واقع شیطان گمراهان را پیدا میكند.
خداوند در آیه 42 سوره حجر میفرماید:
«اِنَّ عِبادی لَیْسَ لَكَ عَلَیْهِمْ سُلْطانٌ اِلّا مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغاوینَ»؛
بر بندگان من نمیتوانی مسلّط شوی، جز آنهایی كه از تو تبعیت میكنند. از گمراهان. پس در واقع شیطان برای سوزاندن، شعلهها را به هم وصل میكند. حالا چه كسی را میتواند بسوزاند؟ آنكه گوشتی است، نه آنكه روحی است.
اگر انسان بندگی خدا را پذیرفت در فضای نورانی رحمت رحمانی بهسر میبرد و شدیداً از فضایی که شیطان به او پیشنهاد میکند فوقالعاده متنفر خواهد بود، زیرا شیطان انسانها را به وَهمیات گرفتار میکند، در حالی که انسانِ حقیقتخواه هرگز وَهم و وَهمیات را نمیخواهد، برای او اوقاتی است که هرگز حاضر نیست از آن اوقات خارج شود و گرفتار اضطرابهای یاران شیطان گردد و خود را از دنیای ذکر و فکر به دنیای بیفکری پرتاب نماید. انسان حقیقتجو اگر هم رو در روی خود با کثرت روبهرو است، بازگشت آن کثرت برای او به سوی حق است ولی شیطان همة پیشنهادهایش به نفس امّاره و وهمیات بازگشت دارد و هرگز شیطان با چنین پیشنهادهایی نمیتواند بندههای واقعی خدا را بفریبد.
خدایا! اول مزة بندگی خودت را به ما بچشان و سپس با شیطان روبهرویمان کن تا مانند شهداء و امام شهداء مفتخر به روسیاهکردن شیطان گردیم. إنشاءالله
«والسلام علیكم و رحمةالله و بركاته»