تربیت
Tarbiat.Org

هدف حیات زمینی آدم ملک، شیطان، هبوط
اصغر طاهرزاده

عقیدة صحیح و ترك خوشی نفس، عامل نجات از شیطان

3- انسان همواره می‌كوشد تا به مقصد اصلی خود دست یابد و شیطان هم كارش لغزاندن انسان است نسبت به مقصد اصلی‌اش، حال به شكل‌های گوناگونی كه امكان داشته باشد کارش را انجام می‌دهد، و لذا برای این‌كه انسان به مقصد اصلی خود برسد، دو كار عمده باید انجام دهد:
الف- آرزوهای نفس را كه - دستگیره‌های شیطان است- با ترك خوشی‌ها و بخصوص با گرسنگی، كم كند.
ب- با معارف حقیقی و تفكرات قرآنی، وسوسه‌های شیطانی را خنثی نماید و از ورطة شك كه جولانگاه شیطان است به وادی اَمنِ یقین قدم گذارد.
فرمودند: انسان طوری است كه می‌خواهد به مقصد خود یعنی بندگی خدا برسد، چون علم به خود دارد كه هیچ است، هیچ. و در مقایسه با کمالات مطلق پروردگارش كه مقصد و مقصود اوست، متوجة نقص‌های خود می‌شود. شیطان هم درست مقابل بندگی انسان، به او القاء می‌كند: تو هر كاری می‌خواهی بكن، او فقط می‌خواهد كه تو به مقصد اصلی‌ات نرسی. وقتی نماز تو برای شیطان مهم است كه به فكر خدا باشی و برای بندگی و قرب به خدا نماز بخوانی، وگرنه نماز از سر عادت و بدون حضور قلب هر چه می‌خواهی بخوان. هر چه می‌خواهی به نماز و روزه فكر كن، ولی مقصد اصلی خود را در آن دنبال نكن، چه مشكلی در این نماز و روزة ما برای شیطان است، صحّت بدن وسیله‌ای برای بندگی است، حالا اگر شما تماماً به صحّت بدن فكر كنید و سالم بودنِ بدن برایتان مقصد شود، این مقصد چه مشكلی برای شیطان به‌وجود می‌آورد كه بخواهد شما را از آن منصرف كند؟
در احوال یكی از بزرگان شنیدم كه در مسجد حكیم اصفهان به جایی رسید كه چهرة متمثّل شیطان را می‌دید، می‌فرمایند طوری شده بودم كه وقتی شیطان می‌خواست به طرفم بیاید، صورت مثالی او را می‌دیدم، یك روز دیدم شیطان دارد به طرف من می‌آید، مواظب بودم كه كلاه سرم نگذارد، یك بحثی را پیش كشید و من هم با استدلال‌های محكم و طولانی، جوابش را دادم، بعد دیدم كه با حالت خوشحالی رفت، پرسیدم: چرا خوشحال هستی؟! گفت: همین‌كه تو را مشغول خودم كردم و از مقصد اصلی و آن حال حضوری که با خدا داشتی باز کردم، ‌بد نبود!! در هر حال ملاحظه می‌كنید كه مسئله خیلی ظریف است و باید قواعد بندگی و راه ‌و رسم مقابله با شیطان را شناخت، نهایتاً اگر نتوانست ما را مشغول دنیا كند، مشغول خودش می‌كند و از مقصد اصلی که در حضور حق‌بودن و مستقرشدن در مراقبه است، باز می‌دارد.
این یك اصل است كه هر كس، نشاط و گرمی ‌حقیقی ‌روحش به اندازة نزدیكی به مقصدش است، مقصد روح هم فقط حق است، پس نشاط حقیقی با نزدیكی به خدا برای انسان حاصل می‌شود و راه و رسم آن هم این است كه دائم خود را بندة خدا حس كنیم و آداب بندگی را با حالت مراقبه به‌جا آوریم. هدف متوسط در این دنیا عبادت است، چون عبادت راه تحقّق عالَم بندگی است، پس اگر عبادت مقصد شد و نظرمان را به خودش انداخت، خودش دام شیطان می‌شود و از حالت «وقت» و «حضور» محروم می‌شویم.
امام خمینی(ره) در كتاب آداب‌الصلوة می‌فرماید: «بهشت، قرآن، حوری، همة این‌ها می‌تواند ابزار شیطان بشود.» و ما را از حق بازدارد، در صورتی كه بهشت جلوه حق است، ولی اگر نظرمان به جای آن‌كه به معبودمان باشد به بهشت باشد، همان بهشت ما را از حق باز می‌دارد، و ابزار شیطان می‌شود. نفس انسان با ذُلّ عبودیت می‌خواهد به مقصد برسد، و شیطان هم با كبر و انانیتی كه در ما ایجاد می‌كند، می‌خواهد ما را از این مقصد بزرگ باز دارد و لذا باید این جدال بین انسان و شیطان، یك لحظه تعطیل نشود و برای این‌كه مواظب لغزاندن شیطان باشیم و بتوانیم این جدال را به نفع خود تمام كنیم، دو كار باید انجام دهیم، یكی عملی است و دیگری نظری، می‌فرماید: اولاً؛ «آرزوهای نفس را كه دستگیره‌های شیطان است، با ترك خوشی‌ها و بخصوص گرسنگی كم كنیم. ثانیاً؛ با معارف حقیقی و تفکرات قرآنی، وسوسه‌های شیطانی را خنثی نماییم و خود را از ورطه شک به وادی یقین برسانیم.