برای روشنشدن معنی گمراه كردن از طریق زینتدادنِ آنچه در زمین هست، به این مثال عنایت بفرمایید كه: یك وقت شما هدفتان این است كه از اصفهان به تهران بروید و اتفاقاً یك ماشین هم پیدا میشود که میخواهد تهران برود، شما هم خوشحال میشوید و میگویید: چه خوب شد كه این ماشین پیدا شد. پس این ماشین برای شما یك وسیلة خوبی است، یعنی با این ماشین به مقصدتان میرسید. این برای شما به عنوان وسیلهای كه شما را به مقصدتان میرساند، زینت محسوب میشود. حالا اگر شما بخواهید به تهران بروید، ولی یك ماشین لوكس و مجهز، به شیراز برود این برای شما زینت نیست، شما اصلاً به آن نگاه هم نمیكنید كه آیا لوكس است یا لوكس نیست، چون شما میخواهید به تهران بروید. چه موقع این ماشین برای شما زینت است؟ وقتی كه به وسیلة این ماشین، شما به مقصدتان برسید. زینت، یعنی چیزی كه ما به وسیلة آن با آرامش روح به مقصدمان برسیم. وقتی كه چیزی در راستای هدف شما به كمك شما بیاید، زینت شما محسوب میشود.
مثلاً؛ شما هدفتان این است که میخواهید به بقیّه بفهمانید فقیر نیستید، میآیید لباسهای مد روز میپوشید و چندتا انگشتر طلا هم دستتان میكنید تا بفهمانید فقیر نیستید. آن لباسهای مد روز و آن انگشترها زینت شما محسوب میشود، چون شما را به مقصدتان میرساند. و چون هدفتان این است كه بگویید من فقیر نیستم، این نوع زینتها كمكتان میكند تا آنچه میخواهید بنمائید را بنمائید. اینها در راستای هدفتان، زینت شما میشود. پس هر وسیلهای در راستای هدفی که ما داریم میتواند برای ما زینت شود. كار شیطان این است كه زینت فِیالارض برای انسان درست میكند. یعنی دو كار میكند؛ اوّلاً: زمین را مقصد انسانها میكند، نه آسمان را، یعنی میگوید: شما آمدید روی زمین كه زمین داشته باشید، خانه و بچّه داشته باشید، به عبارت دیگر هدف مشخصی را برای ما ترسیم میکند. ثانیاً: در مقصد و هدف زمینیبودن، كمكشان میكند كه موفّق شوند، اسم این کار را میگذارند وسوسه، و توان شیطان در چنین محدودهای است که اگر شما مقصد خود را زمین قرار دادید در هرچه بیشتر زیباکردن آن مقصد از طریق وسوسههایش به شما کمک کند.
وسوسه؛ یعنی تقویت میلها و ارادههای انسانی كه هدف زمینی دارد، برای تمركز هرچه بیشتر این انسان روی هدف زمینی. این كار شیطان که یک نوع غفلت نسبت به هدف آسمانی انسانها است، وسوسه است. درست در مقابل کار انبیاء که انسانها را تشویق میکنند تا زیباییهای معنوی و آسمانی را مقصد خود قرار دهند. شما در قنوت نمازتان میگویید: «رَبَّنا آتِنا فِیالدُّنْیا حَسَنَةً وَ فِی الْآخِرةِ حَسَنَةً»؛ خدایا! در دنیا خوبیهای دنیا را به من بده، و در آخرت هم خوبیهای آخرت را به من بده. خوبیهای دنیا، دین و یاد خداست، و خوبیهای آخرت بهشت و لقاء الهی است؛ آری اینها هم میتواند برای انسان زینت شود. در واقع شما از طریق این دعا، در زمین زینت آسمانی میخواهید. آنوقت در همین وسط نماز كه مشغول دعا بودی، شیطان بهیادت میآورد كه اگر این رفیق تو با تو بد باشد، فردا در اداره پشت سر تو حرف میزند و تو را از اداره بیرون میكنند، با توجه به اینکه از اداره بیرونكردن، یك گرایش زمینی است این عمل شیطان وسوسه است، چون تو را از نماز که یک جهتگیری معنوی و غیر زمینی است باز میدارد. خود این كه تلاش كنی از اداره بیرونت نكنند، برای تو یك كار میشود و شیطان هم كمكت میكند كه بروی طرف را راضی كنی كه فردا از اداره بیرونت نكنند. اسم این کار را که نسبت به حیات زمینی مدد است و نسبت به حیات آسمانی غفلت، وسوسه میگذارند، پس كار وسوسه این است كه، ما از حیات آسمانی غفلت کنیم و دائم تلاشمان معطوف به زندگی زمینی باشد و زمین برای ما زینت شود و مشغول آن شویم و آن چیزی كه كارهای زمینی را برای ما محكم میكند دوست داشته باشیم و ارزش بنهیم.
چه موقعی زمین زینت است؟ وقتی كه ما زندگی را زمینی بخواهیم، در این حالت حتماً شیطان موفق است. برای همین گفت: «لَاُزَیَّنَنَّ لَهُمْ فِی الْاَرْضِ»؛ آنچه در زمین است را برایشان زینت میدهم، اینكه گفت: آنچه در زمین است را وسیلة گمراهی قرار میدهم، یعنی اگر آنچه در آسمان است را زینت خود قرار دهیم دیگر نمیتواند ما را گمراه كند، چون اگر مقصد شما بهشت شد و جهت شما به ابدیت و قیامت شما معطوف گشت، دیگر شیطان نمیتواند كاری بكند چون او در حدّ اهداف زمینی میتواند شما را وسوسه کند و وعدة دروغ دهد و نه در اهداف آسمانی، چون در آن حال، انسان در زمین زندگی نمیكند تا شیطان بتواند نقشهاش را عملی كند. خودتان میدانید كه پیامبران از زمین استفاده میكنند، ولی در زمین زندگی نمیكنند - دائم توجهشان به معاد و لقاء الهی است - شمشیر دارند، ولی میل پُزدادن از طریق شمشیر را ندارند. دویدن برای بدن خوب است، اما یك وقت است تنها چیزی كه در فوتبال نمیماند، دویدن است، فقط استعلا و برتر شدن نسبت به دیگران میماند، كه از آن طریق بر بقیه حكومت كنیم، این جنبة زمینی ورزش است و شیطان در این حالت است كه میتواند وارد شود. شمشیر برای پزدادن نیست، برای این است كه با انسان مشرك مقاتله کنیم، آن وقت همین شمشیر را طلا میگیرند، حالا شمشیر طلا به چه درد میخورد، جز برای پُزدادن؟ شمشیر باید فولاد آبدیده باشد تا برای جنگیدن کارآیی داشته باشد. وقتی شمشیر طلا شد، دیگر كاری نداریم كه تیز است یا تیز نیست، دیگر هدف اصلی گم شد و زمینی گشت، طرف در این حالت در زمین ماند و حیات زمینی برایش زینت شد و شیطان كارش شروع میشود.