علامهطباطبایی(ره) در رابطه با معنی آیه 10 سوره اعراف كه مورد بحث است میفرمایند:
«خدا میفرماید: ما منزل شما را در زمین قرار دادیم و برای شما در آن امكانات زندگی را فراهم كردیم، ولی بسیار كماند كه فلسفة حضور زمینیشان را بشناسند و بر اساس آن، هدف و غایت زندگی زمینی را طی كنند و عموماً انسانها به زندگی زمینی دلخوش هستند و از بهشتی كه باید خود را برای آن آماده نمایند، غفلت میورزند».
ملاحظه كنید؛ قرآن چگونه از طریق توجه به جایگاه زندگی زمینیمان، ما را نجات میدهد. آیا ما واقعاً نباید خجالت بكشیم كه با قرآن همنشین باشیم ولی مثل کسانی فكر كنیم كه هیچ ارتباطی با قرآن ندارند و به این همه هدایتهای روشنگرانه بیتوجه باشیم!؟ چرا ما جزء آن «قَلیلاً ما تَـشْكُروُن» نباشیم كه براساس هدفی كه خدا برای ما تعیین كردهاست زندگی كنیم؟ مگر ما را مفتخر به تدبر در این آیات مربوط به هدف حیات زمینی نكرد؟ پس باید تا حال متوجه شده باشیم زندگی چیزی است غیر آنچه عموم مردم عمل میكنند، بلكه زندگی آن است كه عدة كمی از انبوه مردم در آن وارد شدهاند. چون میفرماید: «قَلیلاً ما تَـشْكُروُن» پیام این فراز از آیه این است؛ آن گوهرهای عملی و فكری كه از انبوه انسانها پنهان است را دنبال کنید تا معنی زندگی زمینی خود را بیابید.
سپس میفرماید:
«وَ لَقَدْ خَلَقْناكُمْ ثُمَّ صَوَّرْناكُم،ْ ثُمَّ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدوُا لِادَمَ فَسَجَدوُا اِلاّ اِبْلیسَ لَمْ یَكُنْ مِنَ السّاجِدِین»(81)
شما را خلق نمودیم، سپس شكلتان دادیم، پس آنگاه به ملائكه گفتیم بر آدم سجده كنید، پس همه سجده كردند مگر ابلیس، زیرا كه ابلیس از ساجدین نبود.
در ادامه آیة فوق 15 آیه در مورد خلقت انسان و فلسفة وجود انسان در زمین سخن میراند كه چه یاران و چه دشمنانی در این حیات زمینی دارد. در واقع در آیه فوق میفرماید: ای آدمها موقعیت خودتان را بشناسید، شما هر كدامتان یك وجود گسترده دارید، نه اینكه فكر كنید یك حادثه منقطع هستید. ابتدا خلقت شما شروع شد، بعد صورت گرفتید و به صورت آدم درآمدید و بعد مقام اسماء به شما داده شد و شایستة سجده شدید و بعد سجده بر شما را به ملائكه امر كردیم، همه پذیرفتند ولی شیطان هم كه به جهت قرار گرفتن در مقام ملائكه باید میپذیرفت و سجده میكرد، نپذیرفت.
در آیه مورد بحث فرمود: شما را خلق كردیم و صورت آدمی دادیم و بعد به ملائكه گفتیم به این آدم سجده كنید. میخواهد بگوید: ای آدمهایی كه در شهرها و روستاها در حال فعالیت هستید! ای شمایی كه فعلاً در محفل دنیا قرار گرفتهاید! قضیة زندگی زمینی شما داستانی دارد و در راستای آن قضیه، كار تا اینجاها جلو آمده است.
حالا از این به بعد با این دید به خودتان نگاه كنید كه شما میهمان زمین هستید و با توجه به اینکه همة ملائکه به شما سجده كردهاند و با تمام صفا انوار وجودی خود را به جان شما میتابانند خود را ارزیابی کنید، در واقع مددهای غیبیِ آسمانی به شما پیام میفرستند كه ای آدم!
عاشق آن عاشقان غیب باش
عاشقان چند روزه كم تراش
عاشقانت در پس پرده كرم
بهر خود نعرهزنان بین دم به دم
ملائكه از طریق سجده بر آدم تسلیم انسانها شدند و به تعبیر دیگر عشق به انسان ورزیدند. انسان با توجه به این آیات لازم است خودش را اینطور ببیند كه ملائكه همه در خدمت او هستند و از طرفی در این زمین موقت آمدهاست و اشكال هم ندارد كه تمام لوازم زندگی زمینی را داشته باشد، یعنی هم غذا بخورد، هم همسر بگیرد و هم با فرزندانش بازی كند و ... ولی جهت و موقعیت خود را در این زمین فراموش نكند.
در آخر آیه و پس از طرح سجدة ملائكه و امیدوار كردن انسان برای صعود در زندگی زمینی، میفرماید: ولی شیطان سجده نكرد و لذا نه تنها محبتی به انسان نورزید بلكه دشمنی با انسان را پیشه كرد، پس انسان در زندگی زمینی باید با یك هوشیاری صعود خود را دنبال كند، وگرنه دشمنی در مقابل او هست كه دائماً در صدد است زیر پای او را خالی كند و او را به سقوط بکشاند. ولی گفت:
در جهان جنگ این شادی بس است
كه بر آری بر عدو هردم شكست
خدا إنشاءالله به لطف خود قلوب ما را ظرف معارف قرآنی بگرداند و ما را متوجه معنی بودنمان در این زندگی زمینی بسازد .
«والسلام علیكم و رحمةالله و بركاته»