میفرماید: «تعبّد بدون تدبّر از نشانههای وسوسه است». اگر در موضوعات عمیق تدبّر نمیكنید و یا نسبت به نکات اساسی كه میخوانید، عمیق نیستید، بدانید شیطان در صحنه است. ولی اگر در فهم حقایق، عمیق هستید و موضوعات را سرسری مطالعه نمیكنید و نمیتوانید به موضوعات سطحی دل ببندید، بدانید كه به لطف الهی، الهام ملك دارد بر جان شما میوزد. كم و زیاد بودن سواد بحث دیگری است و به خودیخود اصلْ نیست. اصل این است كه متوجه شویم بعضیها روحشان روح عمیق است، اینها با ملك رفیق هستند. از حضرت صادق(ع) هست که فرمودند: «إذا أرادَ اللهُ بِعَبْدٍ خَیراً فَقَّههُ فِی الدّین»(237) چون خداوند اراده کرده باشد که به بندهای خیری برساند توفیق تفقه و تعمق در دین را به او میدهد تا بدون هیچ عجله و با آرامش کامل در فهم نکات دقیق دین تحقیق کند. همچنان که از حضرت باقر هست که «الکمالُ کُلُّ الْکَمال، التَّفَقَّهُ فِی الدّین، والصَّبْرُ عَلَی النّائِبه وَ تقدیرَ الْمَعیشة»(238) عالیترین مرتبة کمال عبارت است از تفقه و تعمق در دین و بردباری و شکیبایی در مصائب و نظم و کنترل در زندگی و خرج. چنانچه ملاحظه میفرمایید روحیهای که از تعجیل و سطحینگری آزاد شده باشد، روحیهای است که وارد فضای متعالی دینداری شده است. ولی بر عکس؛ بعضیها روحشان روح سرسری و سطحی است، اینها با شیطان رفیق هستند. شیطان را از طریق تدبّر و آرامش و دقّت بر روی موضوعات حقیقی، از قلبتان بیرون كنید! راه شیطان را میشود بست، هر چقدر میخواهد به روح شما القاء كند كه زود از این مطلب بگذر، بگو: زود بگذرم كه چه شود؟ شیطان شما را از مقصدتان كه ارتباط پیدا كردن با حقایق است، باز میكند. نَفْسِ عجله كردن، شما را از مقصدتان دور میكند، و اگر در آن حال چشمتان بیدارشود، میبینید كه هر روز چه بلایی سر خودتان میآورید. چقدر كار برای خودمان زیاد میكنیم، چون دقّت و آرامش نداریم. گفت:
گویــدم از كــار خَسْتَنْــدم خلـق
غرق بیكاری است جانش تا به حلق
میگوید: مردم خیلی خستهام كردند، در حالی كه سراسر زندگیاش بیكاری است، چون دقّت و آرامش ندارد، همچنین است بیحوصلگی در درك معارف الهی، كه آن هم ریشه در وسوسههای شیطانی دارد، بعضیها حاضرند 70 ركعت نماز بخوانند، ولی حاضر نیستند یك بحث توحیدی را دنبال كنند، اینها را شیطان نمیگذارد بالا بیایند، باید متوجّه بود كه این بیحوصلگیها در فهم عمیق مسائل الهی، از وسوسههای شیطان است، نباید تقصیر را به پای مشکلبودن بحث و یا گوینده گذاشت، شیطان نمیگذارد ما دقّت كنیم، هرچه معرفت و تزكیه بیشتر باشد، عمل مفیدتر است، وگرنه صِرف عمل، انسان را به جایی نمیرساند. بحث میكنند كه توسعه؛ عدالت میآورد، در حالیكه اگر توسعه همراه با یك فرهنگ توحیدی نباشد، هیچوقت عدالت به همراه نمیآورد، بلكه عدّهای سرمایهدار را بر سرنوشت مردم حاكم میكنند، سرمایهدارانی كه عموماً سعی در نفی ارزشهای الهی و انسانی دارند، به طوری که ژاپنِ صدسال پیش از نظر انسانیت، و از نظر الهیبودن وضعش خیلی بهتر از حالا است که اینهمه توسعه پیدا کرده است. اهل هوس ابتدا خودشان را همسنخ ژاپن آلوده شده میبینند و بعد این همسنخی را قبلة خودشان قرار میدهند، و لذا برای اهل هوس اروپا و ژاپن مقصد است، در حالیكه برای اهل توحیدآنجاها دار جهنّم است. چون از طریق آن توسعه معنویت را لگدمال كردهاند. البته ذات توسعه ضدّ معنویت نیست، حضرت علی(ع) هم نخل میكاشت، امّا در كاشتن نخلها اینقدر متوقف نمیشد كه اگر نماز ظهرشان را به موقع نخواندند، نگران نباشند، یا با عجله نماز ظهرشان را بخوانند كه نخلها از دستشان نرود. باید مواظب بود شیطان از طریق توسعه، حوصله ما را نسبت به فهم و تبلیغ فرهنگ عمیق توحیدی از بین نبرد.