پیرو بحث تبیین نظریه سیاسى اسلام، در جلسات گذشته بیان شد كه اسلامى بودن یك نظام بستگى به آن دارد كه ارگانهاى نظام در جهت اهداف اسلام و با روشى كه اسلام تعیین كرده حركت كنند. بنابراین، حكومتى اسلامى است كه قواى مقنّنه، قضائیه و مجریهاش در خط اسلام باشند و به تعبیر دیگر، رنگ خدایى و اسلامى داشته باشند. اجمالاً هم توضیح داده شد كه معناى برخوردارى قوا از رنگ خدایى و اسلامى چیست. همچنین بیان شد كه اولاً قوانین باید در جهت اهداف اسلام باشند و با قوانینى كه عینا از طرف خدا وضع شده یا به وسیله پیغمبر (صلىاللهعلیهوآله) و جانشینان معصومش علیهمالسلام مقرّر شده مغایرت نداشته باشد و ثانیا مجرى قانون به معناى عام كه شامل قوه قضائیه نیز مىشود باید منتسب به دستگاه الهى باشد و یا خدا مستقیما آنها را تعیین فرماید، مثل پیغمبر (صلىاللهعلیهوآله) و یا با واسطه از طرف خدا نصب شود، مانند همه كسانى كه از طرف پیامبر (صلىاللهعلیهوآله) و امام معصوم (علیه السلام) نصب مىشدند؛ و یا به صورت عام نصب شوند كه این همان نظریه ولایت فقیه است كه قبلاً اجمالاً و در حدّى كه مجال بود به آن اشاره گردید.