تربیت
Tarbiat.Org

نظریه سیاسی اسلام جلد اول
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

. 4ماهیّت و اركان حكومت اسلامى

كسانى كه تقسیم رایج در غرب را پذیرفته‌اند و معتقدند كه حكومت‌ها از دو قسم خارج نیستند، یا دیكتاتورى هستند و یادموكراتیك و مردمى، سؤال مى‌كنند كه حكومت اسلامى حكومت دیكتاتورى است؛ یعنى، كسى كه به حكومت مى‌رسد، مثلاً در زمان ما ولىّ فقیه به زور اسلحه قدرت خود را بر مردم تحمیل مى‌كند و به میل و خواست خود حكومت مى‌كند؟ یا شكل دیگرى از حكومت است؟ در این صورت، آیا همان حكومت دموكراسى است كه در غرب در مقابل دیكتاتورى قرار دارد؟ یا شكل سومى از حكومت است؟ با توجه به تقسیم دو گانه‌اى كه مورد پذیرش قرار گرفته است حكومت اسلامى نمى‌تواند خارج از دو قسم مذكور باشد: یا حكومت دیكتاتورى و یا مردمى است. در صورتى كه این حكومت مردمى باشد، باید در آن همان شیوه‌هایى كه در كشورهاى غربى و حكومت‌هاى دمكراتیك وجود دارد و اِعمال مى‌شود، به كار گرفته شود؛ در غیر این صورت حكومت اسلامى مردمى نخواهد بود و حكومت دیكتاتورى و متّكى بر خواست و اراده فرد است و ما گزینه سومى پیش رو نداریم.
( صفحه 26 )
ضرورت دارد كه ما به این سؤال مهم نیز پاسخ دهیم و بیان كنیم كه حكومت اسلامى دیكتاتورى است و یا به سبك دموكراسى غربى است و یا شقّ سومى است.
از جمله سؤالاتى كه مطرح مى‌شود این است كه مقدّمات و اركان اساسى حكومت اسلامى چیست؟ اركانى كه در حكمرانى و تدبیر جامعه باید حفظ و رعایت شوند تا حكومت اسلامى تحقق عینى یابد كدام‌اند؟ كسانى كه با فرهنگ و فقه ما آشنایى دارند، مى‌دانند كه مثلاً براى نماز اركانى ذكر شده كه اگر آنها چه از روى عمد و چه سهوا ترك شوند، نماز باطل است و در واقع بدون آنها ماهیّت و هویّت نماز تحقق نمى‌یابد. حكومت اسلامى نیز بناچار اركانى خواهد داشت كه اگر آن اركان و مقوّمات وجود داشته باشند، آن حكومت را اسلامى مى‌نامیم و الا اگر كاستى و خللى در آن اركان و مقوّمات پدید آید، حكومت اسلامى‌تحقق نخواهد یافت. حال با توجه به اهمیّت و نقش حیاتى اركان و مقوّمات حكومت اسلامى در شكل‌گیرى آن، ضرورت دارد كه ما به آنها آگاه شویم؛ چون در این صورت معیار و ملاك اسلامى بودن حكومت را شناخته‌ایم و قادر خواهیم بود كه شاكله و ماهیّت حكومت اسلامى را از حكومت غیر اسلامى باز شناسیم. از این روست كه ارائه پاسخ به این سؤال جدّى نیز ضرورى خواهد بود.