وقتى ما زندگى دنیا را پیوسته با زندگى آخرت دیدیم و معتقد شدیم كه مجموعه رفتارها و اعمال انسان در تكامل و یا انحطاط انسان نقش دارند و رفتارهاى ما مىتواند در كمال نهایى و سعادت ابدى ما تأثیر گذارد، رنگ ارزشى به خود مىگیرد و به دینْ حق مىدهیم كه درباره آنها قضاوت كند. به زبان ساده دین حلال و حرامِ افعال ما را بیان مىكند، نه كیفیّت انجام آنها را؛ دین مىگوید خوردن برخى از غذاها حرام و گناه است، مثلاً خوردن گوشت خوك و نوشیدن مسكرات حرام است. اما بیان نحوه درست كردن شراب و پروراندن خوك كار دین نیست. این كه دین خوردن گوشت خوك را حرام كرده، از آن روست كه در راستاى تكامل دینى نیست و اساسا احكام ایجابى و سلبى دین به جهت اثرات مثبت و منفىاى است كه متعلّقات احكام براى سعادت و آخرت انسان در پى دارند و براى بیان وجه ارزشى رفتارهاست.
( صفحه 61 )
به دیگر سخن، مسیر انسان در طریق تكامل از نقطهاى به سوى بىنهایت آغاز مىگردد و آنچه براى تكامل ما مفید است و جهتش رو به بالا و خداوند است و زمینه را براى رشد معنوى انسان فراهم مىكند، برحسب درجاتى كه دارد یا واجب است و یا مستحب و در درجه آخر مباح است؛ و آنچه در راستاى سقوط انسان قرار مىگیرد و باعث مىگردد انسان از كمال واقعى خویش و از خداوند دور بماند حرام است و در درجه پایینتر مكروه است. پس دین نمىگوید چه غذایى بخورید یا چگونه غذا تهیه كنید و چگونه خانه بسازید، اما مىگوید در زمین غصبى خانه نسازید و یا خانه را چنان نسازید كه مشرف به خانه دیگران شود، تا بر ناموس آنها اشراف داشته باشید و نیز مىگوید با پول حلال خانه بسازید نه با پول ربا؛ در واقع دین كیفیّت ارزشى تهیه خانه را براى ما بیان مىكند. همچنین ما را دعوت مىكند كه از غذایى استفاده كنیم كه در رشد انسانى و معنوى ما مؤثر باشد و از غذاهاى حرام و مشروبات الكلى و مواد مخدر كه به سود ما نیست دورى گزینیم:
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الاْءَنْصَابُ وَ الاْءَزْلاَمُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ. إِنَّمَا یُرِیدُ الشَّیْطَانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَ الْبَغْضَاءَ فِى الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ وَ یَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِاللَّهِ ...»(20)
اى كسانى كه ایمان آوردهاید، شراب، قمار، بتها و ازلام (= نوعى بختآزمایى) پلید وعمل شیطان است، از آنها دورى كنید تا رستگار شوید. شیطان مىخواهد به وسیلهشراب و قمار، در میان شما عداوت و كینه ایجاد كند و شما را از یاد خدا باز دارد.
پس حلال و حرام دین براى تبیین وجه ارزشى رفتارهاست كه آیا آنها ارزش مثبت دارند و یا منفى، و آیا در سعادت ما تأثیر دارند و مسیر حركت ما به سوى خداوند را هموار مىكنند و یا موجب شقاوت و غلطیدن در ورطه هلاكت مىگردند. كوتاه سخن این كه وراى نتیجه دنیوى رفتارها، دین به آن رویه از رفتارها نظر دارد كه موجب بهشتى شدن و یا جهنمى شدن مىشود.