كار به آنجا رسیده است كه مثلاً در روزنامهها ـ گاهى به صورت جدّى و گاه شوخى، گاهى به صورت نقل از یك نویسنده، گاهى از یك دختر و یا یك پسر ـ گفته مىشود كه اصلاً چرا مرد مىتواند چندین زن داشته باشد، ولى زن نمىتواند چند شوهر داشته باشد؟ یا این كه پیشنهاد مىكنند كه ازدواج تعاونى تشكیل شود و چند مرد در یك زن با هم مشترك باشند! قابل توجه است كه این مطالب از مطبوعات كشورهاى كمونیستى نیست، در روزنامههاى جمهورى اسلامى چنین مطالبى را مىنویسند! یا سخنرانى در یك دانشگاه اسلامى، با انتساب خودش به یك ارگان اسلامى، سخنرانى مىكند و مىگوید: امروز مخالفت با رهبرى كه هیچ، با پیغمبر (صلىاللهعلیهوآله) كه هیچ، اگر مردم بخواهند علیه خدا هم تظاهرات كنند هیچ قانونى حق ندارد جلوى آنها را بگیرد!
این حرفها اگر در یك كشور غیر اسلامى و یا از سوى كسى كه كافر و مشرك است مطرح مىشد، تعجبى نداشت؛ ولى در جمهورى اسلامى و در حاكمیّت اسلام و حاكمیّت ولایت فقیه این حرفها در دانشگاهها مطرح مىشود و هیچ كس هم با آنها معارضهاى نمىكند. احیانا
( صفحه 203 )
دانشجویى اعتراض مىكند كه سخنش به جایى نمىرسد. از این جهت است كه ما احساس وظیفه مىكنیم و اعلام مىكنیم كه این حرفها بدعتهاى خطرناكى است و با اساس اسلام سازش ندارد و اگر كسانى مىخواهند در سخنرانى خود این مسائل را طرح كنند، اقلاً به اسم اسلام این حرفها را مطرح نكنند تا معلوم باشد اسلام چیست و كفر چیست؟ تا هر كس هر كدامش را خواست انتخاب كند. این آزادى دین و آزادى بیان میوه فرهنگ غرب است. میوهاى وارداتى كه ظاهرى شیرین و فریبنده و باطنى زهرآگین دارد. این میوهاى است كه با درخت فرهنگ غربى تناسب دارد، ولى با فرهنگ اسلامى ما، به این صورت و با این وسعت، تناسبى ندارد.
براى این كه شما بتوانید درك كنید كه وضع فرهنگ غربى در این زمینه به چه صورت است، ناچارم بگویم كه امروز در كشورهاى غربى و در جهان غرب مذهب یك نوع سلیقهاى شبیه گرایشهاى حزبى است. اگر در كشورى مثلاً تعدادى حزب تشكیل شده باشد و فردا حزب دیگرى ثبت گردد و اعلام موجودیّت كند و كسى از حزبى به حزب جدید منتقل بشود، براى ما جاى تعجّب نیست. عین همین مسأله در رابطه با مذهب در غرب، به خصوص آمریكا، وجود دارد كه هر روز یك مذهب و فرقه مذهبى جدیدى تأسیس مىشود؛ این مسأله براى ما تعجبآور است. بیش از صد سال پیش كسى به نام «باب» پیدا شد و اظهار كرد كه «من یك اسلام نو آوردهام و امام زمان شیعیان ظهور كرده است» این امر موجب تعجّب همگان شد كه چطور مدّعى مذهب جدیدى پیدا شده است. (البته در خارج از ایران به خصوص در آمریكا این مرام فاسد را به نام اسلام نوین ترویج مىكنند كه در آنجا تعجبى ندارد). اما در هر سال چند فرقه مذهبى در كانادا، آمریكا و كشورهاى اروپایى تأسیس مىشود. بطور مثال، مذاهب اصلى مسیحیّت ارتودوكس ، كاتولیك و پروتستان هستند و مذهب پروتستان به تنهایى بیش از پانصد فرقه رسمى ثبت شده در كشورهاى غربى دارد.
بنده سال گذشته كه به كشورهاى آمریكاى لاتین مسافرت داشتم، ملاحظه كردم كه چندین مذهب جدید در آمریكا اختراع شده بود كه مبلّغینشان مشغول تبلیغ بودند. در آنجا این مسائل خیلى عادى است. وقتى در روزنامهاى اعلام مىكنند كه یك فرقه جدید پیدا شده، كشیشى دین جدید، فرقه جدید و مذهب جدیدى اختراع كرده است و كلیسایى تأسیس كرده، هیچ جاى تعجّبى ندارد و مردم خیلى راحت از این فرقه به فرقه دیگرى منتقل مىشوند؛ به این مىگویند: «آزادى مذهب».
( صفحه 204 )