شاید افراد ظاهر بین هنگامی که به این روایات تکاندهنده نگاه میکنند از عظمت گناه ریا و آثار وحشتناک آن در شگفتی فرو روند و تصوّرشان این باشد که اگر عمل انسان خوب باشد چه فرق میکند نیّت او هر چه میخواهد باشد، فرض کنید انسانی بیمارستان، مسجد، جادّه و پل یا مانند اینها برای رفاه مردم بسازد، نیّتش هرچه باشد بالاخره عمل او نیکو است، به فرض که قصدش ریاکاری باشد خدمت او به مردم در جای خود ثابت است. بگذاریم مردم کار خیر و خدمت کنند نیّتشان هر چه میخواهد باشد.
ولی این اشتباه بسیار بزرگی است؛ زیرا اوّلاً، هر عملی دارای دو نوع تأثیر است: تأثیری در خود انسان میگذارد، و تأثیری در بیرون. ریاکار با عمل خود درون خود را ویران میسازد و از مقام والای توحید دور میشود و در قعر درّه شرک پرتاب میگردد؛ مردم را وسیله عزّت و احترام خود میبیند و قدرت خدا را به دست فراموشی میسپارد و این ریاکاری که نوعی بت پرستی است سر از مفاسد بیشمار اخلاقی در میآورد.
ثانیاً، از نظر عمل بیرونی و خدماتی که به ظاهر انجام داده و قصد او تظاهر و ریاکاری بوده نیز جامعه دچار خسارت میشود چرا که سعی او این است که ظاهر عملش را درست کند و اهمّیّتی به باطن عمل نمیدهد و چه بسا این امر سبب میشود که آن اسباب رفاه تبدیل به اسباب عذاب برای مردم گردد و لطمههای جبران ناپذیری از آن ببینند.
به عبارت دیگر، هنگامی که جامعهای عادت به ریاکاری و تظاهر کند همه چیز او از محتوا تهی میشود، فرهنگ و اقتصاد و سیاست و بهداشت و نظم و نیروهای دفاعی همه تو خالی و تهی میگردد و همه جا به ظاهر سازی قناعت میکنند، دنبال خیر و سعادت جامعه نیستند بلکه به سراغ چیزی میروند که ظاهر جالبی داشته باشد، و این طرز کار، ضربات هولناکی بر جامعه وارد میکند که بر هوشمندان مخفی و پنهان نیست.