در بحثهای گذشته گفتار مشروحی درباره اهمّیّت سکوت داشتیم و روایات زیادی در مورد اهمّیّت سکوت نقل شده و در آیات قرآن اشارات پر معنایی درباره سکوت دیدیم؛ این به خاطر آن است که هر قدر انسان کمتر سخن بگوید لغزشهای او کمتر است، و هر قدر بیشتر سکوت کند سلامت او بیشتر خواهد بود.
اضافه بر این، ممارست بر سکوت سبب میشود که انسان زبانش را در اختیار خود بگیرد، و از طغیان و سرکشی آن بکاهد و به این ترتیب به جائی میرسد که جز حق نگوید و جز به رضای خداوند سخن نراند.
باید توجّه داشت که مراد از سکوت، سکوت مطلق نیست - زیرا بسیاری از مسائل مهمّ زندگی اعم از معنوی و مادّی و اطاعات و عبادات و نشر علوم و فضائل و اصلاح در میان مردم، از طریق سخن گفتن است - بلکه منظور از قِلّةُ الکلام (کم سخن گفتن) یا به تعبیر دیگر،خاموشی،در برابر سخنان فساد انگیز یا مشکوک و بی محتوا و مانند آن است.
به همین دلیل، در حدیثی از امیرمؤمنان علیعلیه السلام میخوانیم:
مَنْ کَثُرَ کَلامُهُ کَثُرَ خَطَؤُهُ، وَ مَنْ کَثُر خَطَؤُهُ قَلَّ حَیاؤُهُ، وَ مَنْ قَلَّ حَیاؤُهُ قَلَّ وَرَعُهُ، وَ مَنْ قَلَّ وَرَعُهُ ماتَ قَلْبُهُ، وَ مَنْ ماتَ قَلْبُهُ دَخَلَ النَّارَ؛ کسی که سخن بسیار بگوید خطا و لغزش او فراوان میشود؛ و کسی که خطا و لغزشش فراوان گردد، حیاء او کم میشود؛ و کسی که حیائش کم شود، پرهیزگاریاش کم میشود؛ و کسی که ورعش کم شود، قلبش میمیرد؛ و کسی که قلبش بمیرد، داخل آتش دوزخ میشود!»(385)
همین مضمون با تعبیر فشردهتری از پیغمبر اکرمصلی الله علیه وآله نیز نقل شده است(386).
در حدیث دیگری از همان امام بزرگوار میخوانیم: «اَلْکَلامُ کَالدَّواءِ قَلیلُهُ یَنْفَعُ وَ کَثِیرُهُ قاتِلٌ؛ سخن مانند دارو است، اندکش مفید و کثیرش قاتل است!»(387)