تربیت
Tarbiat.Org

اخلاق در قرآن جلد اول - اصول مسائل اخلاقی
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

1 - رابطه خود شناسی و تهذیب نفس‏

چگونه خودشناسی سبب تهذیب نفوس می‏شود؟ دلیل آن روشن است زیرا:
اوّلاً: انسان از طریق خود شناسی به کرامت نفس و عظمت این خلقت بزرگ الهی و اهمّیّت روح آدمی که پرتوی از انوار الهی و نفحه‏ای از نفحات ربّانی است پی می‏برد؛ آری! درک می‏کند که این گوهر گرانبها را نباید به ثمن و بهای ناچیز فروخت و به آسانی از دست داد!
تنها کسانی خود را آلوده رذائل اخلاق می‏کنند و گوهر پاک روح انسانی را به فساد و نابودی می‏کشانند که از عظمت آن بی خبرند.
ثانیاً: انسان با شناخت خویشتن به خطرات هوای نفس و انگیزه‏های شهوت و تضادّ آنها با سعادت او پی می‏برد، و برای مقابله با آنها آماده می‏شود.
بدیهی است کسی که خود را نشناسد از وجود این انگیزه‏ها بی خبر می‏ماند و شبیه کسی است که گرداگرد او را دشمن گرفته، امّا او از وجود آنان غافل و بی خبر است؛ طبیعی است که چنین کسی خود را آماده مقابله با دشمن نمی‏کند و سرانجام ضربات سنگینی از سوی دشمن دریافت می‏دارد.
ثالثاً: انسان با شناخت نفس خویش به استعدادهای گوناگونی که برای پیشرفت و ترقی از سوی خداوند در وجود او نهفته شده است پی می‏برد و تشویق می‏شود که برای پرورش این استعدادها بکوشد، و آنها را شکوفا سازد؛ گنجهای درون جان خویش را استخراج کند و گوهر خود را هویدا سازد.
کسی که عارف به نفس خویش نیست به انسانی می‏ماند که در جای جای خانه او گنجهای پر قیمتی نهفته شده ولی او از آنها آگاهی ندارد، ممکن است از گرسنگی و تنگدستی در آن بمیرد، در حالی که در زیر پای او گنجهایی است که هزاران نفر را سیر می‏کند.
رابعاً: هر یک از مفاسد اخلاقی ریشه‏هایی در درون جان انسان دارد، با خود شناسی، آن ریشه‏ها شناخته می‏شود، و درمان این دردهای جانکاه را آسان می‏سازد، و به این ترتیب راه وصول به تهذیب را در برابر انسان هموار می‏کند.
خامساً: از همه مهمتر این که خودشناسی بهترین راه برای خدا شناسی است، و چنان که خواهد آمد، خداشناسی و آگاهی از صفات جلال و جمال حق، قویترین عامل برای پرورش ملکات اخلاقی و کمالات انسانی و نجات از پستی و حضیض رذائل و رسیدن به اوج قلّه فضائل است.
و اگر به مطالب گذشته این جمله را بیفزاییم که رذائل اخلاقی زندگی انسانی را به تباهی می‏کشد و جامعه بشری را در بحرانهای سخت گرفتار می‏سازد، و شهد زندگی را در کام انسانها مبدّل به شرنگ می‏کند، به اهمّیّت خود شناسی و خودآگاهی برای زندگی انسانها بیشتر پی خواهیم برد.
در کتاب «اعجاز روانکاوی» نوشته «کارْل مِنیْنگِر» چنین آمده است: «خود آگاهی عبارت از این است که هم از قوای مثبت و مهر انگیز نهاد خود آگاهی داشته باشیم و هم از نیروهای منفی که موجب نابودی ما می‏گردد و ما را به خاک سیاه می‏افکند؛ ندیده گرفتن قوای منفی یا خودداری از اشاره به وجود آنها در خودمان یا دیگران، پایه‏های زندگی را متزلزل می‏کند.»(391)
در کتاب «انسان موجود ناشناخته» جمله‏ای آمده است که شاهد خوبی برای بحث ما است؛ می‏گوید: «بدبختانه در تمدّن صنعتی شناخت انسان مورد توجّه قرار نگرفته است، و برنامه زندگی بر وفق ساختمان طبیعی و فطری پایه‏گذاری نشده است؛ لذا با همه درخشندگی موجب رستگاری نشده است؛ پیشرفت علم به دنبال هیچ طرحی صورت نگرفت و (تقریباً) اتّفاقی بود ... اگر «گالیله» و «نیوتن» و «لاووازیه»، نیروی فکری خود را صرف مطالعه روی جسم و روان آدمی کرده بودند، شاید نمای دنیای، امروز فرقهای زیادی با آنچه امروز است می‏داشت.»(392)
و به خاطر این امور است که خداوند یکی از مجازاتهای هوسبازان متمرّد را خود فراموشی قرار داده و به مسلمانان هشدار می‏دهد که: «وَ لاتَکُونُوا کَالَّذینَ نَسُوا اللَّهَ فَاَنْساهُمْ اَنْفُسَهُمْ اُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ؛ همچون کسانی که خدا را فراموش کردند و خداوند به سبب آن، آنها را به خود فراموشی گرفتار ساخت، نباشید! و آنها فاسقان (حقیقی) و گنهکارانند.»(393)