تربیت
Tarbiat.Org

اخلاق در قرآن جلد اول - اصول مسائل اخلاقی
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

نتیجه:

از مجموع آنچه در بالا آوردیم و روایات فراوان دیگر که ذکر آنها به طول می‏انجامد بخوبی استفاده می‏شود که رابطه نزدیکی میان تغذیه و روحیّات و اخلاقیّات وجود دارد، هرگز نمی‏گوئیم غذاها علّت تامّه برای اخلاق خوب یا بد است، بلکه همین اندازه می‏دانیم که طبق روایات بالا یکی از عوامل زمینه‏ساز پاکی و اخلاق، تغذیه است هم از نظر نوع غذاها و هم از نظر حلال و حرام بودن آنها.
دانشمندان امروز نیز معتقدند بسیاری از پدیده‏های اخلاقی به خاطر هورمونهائی است که غدّه‏های بدن تراوش می‏کند و تراوش غدّه‏ها رابطه نزدیکی با تغذیه انسان دارد؛ بر همین اساس، بعضی معتقدند که گوشت هر حیوانی حاوی صفات آن حیوان است، واز طریق غدّه‏ها و تراوش آنها در اخلاق کسانی که از آن تغذیه می‏کنند اثر می‏گذارد. گوشت درندگان انسان را درنده‏خو می‏کند، و گشت خوک صفت بی‏بندوباری جنسی را که از ویژگیهای این حیوان است به خورنده آن منتقل می‏سازد.
این از نظر رابطه طبیعی و مادّی، از نظر رابطه معنوی نیز آثار خوردن غذای حرام غیر قابل انکار است، غذای حرام قلب را تاریک و روح را ظلمانی می‏کند و فضائل اخلاقی را ضعیف می‏سازد.
این سخن با ذکر یک داستان تاریخی که موّرخ معروف مسعودی در «مروج الذّهب» آورده پایان می‏دهیم:
او از «فضل بن ربیع» نقل می‏کند که «شریک ابن عبداللّه» روزی وارد بر «مهدی» خلیفه عبّاسی شد، مهدی به او گفت باید حتماً یکی از سه کار را انجام دهی، شریک سؤال کرد کدام سه کار؟ گفت یا قضاوت را از سوی من بپذیری و یا تعلیم فرزندم را برعهده بگیری، و یا غذائی (با ما) بخوری! شریک فکری کرد و گفت سومی از همه آسانتر است، مهدی او را نگهداشت و به آشپز گفت انواعی از خوراک مغز آمیخته با شکر و عسل برای او فراهم ساز.
هنگامی که «شریک» از آن غذای بسیار لذیذ و (طبعاً حرام) فارغ شد، آشپز رو به خلیفه کرد و گفت این پیرمرد بعد از خوردن این غذا هرگز بوی رستگاری را نخواهد دید! فضل ابن ربیع می‏گوید مطلب همین گونه شد، و شریک ابن عبداللَّه بعد از این ماجرا هم به تعلیم فرزندان آنها پرداخت و هم منصب قضاوت را از سوی آنها پذیرفت.(204)