تربیت
Tarbiat.Org

اخلاق در قرآن جلد اول - اصول مسائل اخلاقی
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

سکوت در آیات قرآن مجید

در دو مورد از آیات قرآن مجید مسأله سکوت به عنوان یک ارزش والا مطرح شده است.
نخست در داستان حضرت مریم‏علیها السلام می‏خوانیم که در آن لحظات طوفانی که درد سخت زائیدن به او دست داد آن گونه که او را از آبادی به بیابان خشک و خالی کشاند، به قدری غم و اندوه سراسر وجود او را فراگرفته بود که حساب نداشت، مخصوصاً از این که نوزادش متولّد شود و رگبار تهمتهای مردم بی‏ایمان متوجّه او گردد تا آنجا که تقاضای مرگ از خدا کرد؛ در این هنگام ندائی شنید که به او دستور می‏دهد غمگین مباش پروردگارت از پائین پای تو چشمه آب گوارائی جاری ساخته (و درخت خشکیده خرما به فرمان او به بار نشسته است) ... از آن غذای لذیذ بخور و از آن چشمه گوارا بنوش و چشمت را (به مولود تازه) روشن دار و هرگاه انسانی را دیدی و از تو توضیح خواست با اشاره بگو: من برای خدای رحمان روزه گرفته‏ام و امروز با احدی سخن نمی‏گویم (فَأَجاءَها الْمَخاضُ اِلی‏ جِذْعِ النَّخْلَةِ قالَتْ یا لَیْتَنی مِتُّ قَبْلَ هذا وَ کُنْتُ نَسْیاً مَنْسِیّاً - فَنادها مِنْ تَحْتِها اَلاَّتَحْزَنی قَدْ جَعَلَ رَبُّکِ تَحْتَکِ سَرِیّاً - وَ هُزِّی اِلَیْکِ بِجِذْع النَّخْلَةِ تُساقِطْ عَلَیْکِ رُطَباً جَنِیّاً - فَکُلی وَ اشْرَبی وَ قَرِّی عَیْناً فَاِمَّا تَرَیِنَّ مِنْ الْبَشَرِ اَحَداً؛ فَقُولی اِنِّی نَذَرْتُ لِلرَّحْمنِ صَوْماً فَلَنْ اُکَلِّمَ الْیَوْمَ اِنسِیّاً)(350)
در این که این ندا کننده جبرئیل بوده است یا نوزاد مریم (یعنی حضرت مسیح) در میان مفسّران گفتگو است؛ بعضی این پیام را مناسب مقام جبرئیل دانسته‏اند ولی به گفته علاّمه طباطبائی در «المیزان» تعبیر به «مِنْ تَحْتِها» (از پائین پای او) تناسب با حضرت مسیح‏علیه السلام دارد، افزون بر این ضمیرهائی که در آیه وجود دارد غالباً به حضرت مسیح‏علیه السلام بر می‏گردد، و مناسب است که ضمیر در «نادی» نیز به او بر گردد، ولی به هرحال آنچه در اینجا مورد توجّه ما است این است که دستور به نذر سکوت، یک دستور الهی بود، خواه به وسیله فرشته الهی به (جبرئیل) ابلاغ شده باشد یا به وسیله حضرت مسیح‏علیه السلام و می‏دانیم نذر همواره به کاری تعلّق می‏گیرد که دارای رجحان و مطلوبیّت الهی باشد، بنابراین «روزه سکوت» - حدّاقل - در آن امّت یک عمل الهی بود، و از تعبیر آیه چنین بر می‏آید که نذر سکوت برای مردم آن زمان یک کار شناخته شده بود؛ به همین دلیل، هنگامی که مریم با اشاره اظهار داشت که روزه سکوت گرفته‏ام ظاهراً کسی بر این کار او ایراد نگرفت.
این احتمال نیز داده شده است که روزه او از آب و غذا و کلام بوده نه تنها سکوت.
البتّه روزه سکوت در شریعت اسلام به خاطر تفاوت شرایط زمان و مکان تحریم شده و در حدیثی از امام سجّاد، علیّ بن الحسین‏علیه السلام می‏خوانیم «وَصَوْمُ الْصُّمْتِ حَرامٌ؛ روزه سکوت حرام است!»(351)
همین معنی در حدیث دیگری در وصایای پیامبرصلی الله علیه وآله به علی‏علیه السلام نیز آمده است(352)
در حدیث دیگری نیز از امام صادق‏علیه السلام می‏خوانیم: «وَلاصَمْتَ یَوْماً اِلَی اللَّیْلِ؛ روزه سکوت از صبح تا به شب در اسلام وجود ندارد!»(353)
البتّه یکی از آداب صوم کامل در اسلام این است که انسان هنگام روزه گرفتن زبان خود را از آلودگی به گناه و سخنان باطل حفظ کند همان گونه که چشم و گوش را باید از آلودگی به گناه محافظت کرد. امام صادق‏علیه السلام در حدیثی می‏فرماید: «اِنَّ الْصَّوْمَ لَیْسَ مِنَ الْطَّعامِ وَ الْشَّرابِ وَحْدَهُ اِنَّ مَرْیَمَ قَالَتْ اِنّی نَذَرْتُ لِلرَّحْمانِ صَوْماً اَیْ صُمْتاً فَاحْفَظُوا اَلْسِنَتَکُمْ وَ غُضُّوا اَبْصارَکُمْ ... ؛ روزه تنها از غذا و نوشیدنیها نیست (مگر نمی‏بیند که) مریم گفت: من برای خداوند رحمان روزه‏ای نذر کرده‏ام؛ یعنی، سکوت را، بنابراین هنگامی که روزه هستید زبانهای خود را حفظ کنید و چشمان خود را (از گناه) ببندید!»(354)
به هر حال، از مجموع آیه و روایاتی که در تفسیر آن آمده اهمّیّت سکوت و ارزش آن ظاهر می‏شود.
در آیه 10 همین سوره (مریم) اشاره دیگری به اهمّیّت سکوت دیده می‏شود آنجا که در داستان «زکریّا»علیه السلام می‏خوانیم: «هنگامی که مژده تولّد حضرت «یحیی»علیه السلام در آینده نزدیک به او داده شد در حالی که هم خودش پیر و ناتوان بود و هم همسرش نازا، از خداوند تقاضای نشانه‏ای کرد، (قالَ رَبِّ اْجْعَلْ لی آیَةً) و به او وحی شد که: نشانه تو آن است که سه شبانه روز تمام در حالی که زبانت سالم است قدرت سخن گفتن با مردم را نخواهی داشت (تنها زبانت به ذکر خدا و مناجات با او گردش می‏کند) (قالَ آیَتُکَ اَلاَّ تُکَلِّمَ النَّاس ثَلاثَ لَیالٍ سَوِیّاً).
درست است که در این آیه تحسین یا مذّمتی از سکوت نیست، ولی همین اندازه که آن‏را به‏عنوان یک آیت الهی برای «زکریّا» قرار داد دلیل بر این است که ارزش‏الهی دارد.
همین معنی در سوره آل عمران، آیه 41 نیز آمده است که «زکریّا» پس از شنیدن این مژده بزرگ (مژده صاحب فرزند شدن، آن هم فرزند صالح و بسیار برجسته‏ای همچون یحیی‏علیه السلام) تقاضای آیت و نشانه‏ای از پروردگارش کرد، در پاسخ به او فرمود: آیت و نشانه تو آن است که سه روز جز با اشاره و رمز با مردم سخن نخواهی گفت (قالَ آیَتُکَ اَلاَّ تُکَلِّمَ النَّاس ثَلاثَةَ أَیَّامٍ اِلاَّ رَمْزاً).
بعضی از مفسّران احتمال داده‏اند که خود داری زکریّا از سخن گفتن با مردم جنبه اختیاری داشته نه این که زبان او بی‏اختیار جز با ذکر خدا باز نمی‏شده؛ و به تعبیر دیگر، او مأمور به روزه سکوت در آن سه روز بود.
«فخر رازی» این قول را از «ابومسلم» نقل می‏کند و آن را تفسیر زیبا و معقولی می‏شمرد، ولی این تفسیر با محتوای آیه چندان سازگار نیست؛ زیرا زکریّا در خواست آیه و نشانه‏ای برای آن بشارت الهی کرده بود و سکوت اختیاری نمی‏تواند دلیل بر این معنی باشد جز با تکلّف.
به هر حال، این گفتگوها درباره تفسیر آیه در آنچه ما به دنبال آن هستیم یعنی ارزش سکوت از نظر قرآن تأثیر چندانی ندارد؛ زیرا از آیات بالا بخوبی استفاده می‏شود که سکوت یک ارزش والا داشته که به عنوان یک آیت الهی ارائه شده است.