گرچه رابطه بالا در آیات قرآنی کمرنگ است، و تنها اشارتی به چشم میخورد؛ ولی این معنی (رابطه اخلاق و تغذیه) در روایات اسلامی دامنه گستردهای دارد که نمونههایی از آن را در ذیل از نظر میگذرانیم:
در یک سلسله از روایات، به رابطه تغذیه با سوء اخلاق اشاره شده است از جمله:
1 - در روایات متعدّدی میخوانیم: یکی از شرایط استجابت دعا پرهیز از غذای حرام؛ از جمله، در حدیثی آمده است که شخصی نزد پیامبرصلی الله علیه وآله آمد و عرض کرد: «اُحِبُّ اَنْ یُسْتَجابَ دُعائی؛ دوست دارم دعای من مستجاب شود!» پیامبرصلی الله علیه وآله فرمود: «طَهِّرْ مَأکَلَکَ وَلاتُدْخِلْ بَطْنَکَ الْحَرامَ؛ غذای خود را پاک کن از غذای حرام پرهیز نما!»(190)
همین معنی از همان بزرگوار با تعبیر دیگری آمده است، میفرماید: «مَنْ اَحَبَّ اَنْ یُسْتَجابَ دُعائَهُ فَلْیُطَیِّبْ مَطْعَمَهُ وَ مَکْسَبَه؛ کسی که دوست دارد دعایش مستجاب شود، طعام و کسب خود را از حرام پاک کند!»(191)
با توجّه به این که در حدیثی از امام صادقعلیه السلام میخوانیم: «اِنَّ اللَّهَ لایَسْتَجیبُ دُعاءً بِظَهْرِ قَلْبٍ قاسٍ؛ خداوند دعایی را که از قلب قساوتمند برخیزد مستجاب نمیکند!»(192) میتوان نتیجه گرفت که غذای ناپاک و حرام، قلب را تاریک و قساوتمند میکند؛ و به همین دلیل، دعای حرامخواران مستجاب نمیشود. و از اینجا به رابطه نزدیکی که در میان ناپاکی درون و تغذیه حرام وجود دارد، میتوان پیبرد.
در حدیث معروف امام حسینعلیه السلام در روز عاشورا آمده است که بعد از ایراد آن سخنان داغ و پر محتوا و گیرا در برابر لشکر لجوج و قساوتمند کوفه، هنگامی که ملاحظه کرد آنها حاضر به سکوت و گوش دادن به سخنانش نیستند، فرمود: (آری! شما حاضر به شنیدن سخن حق نیستید زیرا) مُلِئَتْ بُطُونُکُمْ مِنَ الْحَرامِ فَطَبَعَ اللَّهُ عَلی قُلُوبِکُمْ؛ شکمهای شما از غذاهای حرام پر شده است، در نتیجه خداوند بر دلهای شما مهر زده است (و هرگز حقایق را درک نمیکنید!)»(193)
2 - در روایات دیگری آمده است؛ که رابطهای در میان خوردن غذای حرام و عدم قبول نماز و روزه و عبادات، وجود دارد؛ از جمله، در حدیثی از پیامبر اکرمصلی الله علیه وآله میخوانیم:«مَنْ اَکَلَ لُقْمَةَ حَرامٍ لَنْ تُقْبَلَ لَهُ صَلَوة اَرْبَعینَ لَیْلَةً، وَ لَمْ تُسْتَجَبْ لَهُ دَعوَةُ ارْبَعیْنَ صَباحاً وَ کُلُّ لَحْمٍ یُنْبِتُهُ الْحَرامُ فَالنَّارُ اَوْلی بِهِ وَ اِنَّ اللُّقْمَةَ الواحِدَةَ تُنْبِتُ اللَّحْمَ؛ هرکسی لقمهای از غذای حرام بخورد تا چهل شب نماز او قبول نمیشود،و تا چهل روز دعای او مستجاب نمیگردد؛ و هر گوشتی که از حرام بروید، آتش دوزخ برای آن سزاوارتر است؛ و حتّی یک لقمه نیز باعث روییدن گوشت میشود!»(194)
بدیهی است برای قبولی نماز، شرایط زیادی لازم است، از جمله حضور قلب و پاکی دل، امّا غذای حرام پاکی قلب و صفای دل را از انسان میگیرد.
3 - در روایات متعدّد دیگری از پیامبر اکرمصلی الله علیه وآله و امامان معصومعلیهم السلام آمده است که: «مَنْ تَرَکَ اللَّحْمَ اَرْبَعینَ صَباحاً ساءَ خُلْقُهُ؛ کسی که چهل روز گوشت را ترک کند، اخلاق او بد میشود!»(195)
از این احادیث بخوبی استفاده میشود که در گوشت مادّهای است که اگر برای مدّت طولانی از بدن انسان قطع شود،در روحیّات و اخلاق او اثر میگذارد،و کج خلقی و بد اخلاقی به بار میآورد.
البتّه استفاده زیاد از گوشت حیوانات نیز در بعضی از روایات مزموم شمرده شده، ولی از ترک آن برای مدّت طولانی نیز در بسیاری از روایات نهی شده است.
4 - در روایات زیادی که در کتاب «اطعمه و اشربه» آمده است، رابطهای میان بسیاری از غذاها و اخلاق خوب و بد، بیان گردیده به عنوان نمونه:
در حدیثی از رسول خداصلی الله علیه وآله میخوانیم: «عَلَیْکمُ بِالزَّیْتِ فَاِنَّهُ یَکْشِفُ الْمُرَّةَ .... وَ یُحَسِّنُ الخُلْقَ؛ بر شما لازم است که از زیت (زیت به معنی روغن زیتون یا هرگونه روغن مایع است) استفاده کنید، زیرا صفرا را از بین میبرد... و اخلاق انسان را نیکو میکند!»(196)
5 - در حدیثی از امام صادقعلیه السلام میخوانیم: که از کلام پیامبرصلی الله علیه وآله چنین نقل میکند «مَنْ سَرَّهُ اَنْ یَقِلَّ غَیْظُهُ فَلْیَأکُلْ لَحْمَ الدُّراجِ؛ کسی که دوست دارد خشم او کم شود گوشت درّاج را بخورد!»(197)
از این تعبیر بخوبی استفاده میشود که رابطهای میان تغذیه و خشم و بردباری وجود دارد.
6 - در روایت مشروحی از تفسیر عیّاشی از امام صادقعلیه السلام نقل شده درباره این که چرا خداوند خون را حرام کرده میفرماید: «وَ اَمَّا الدَّمُ فَاِنَّهُ یُورِثُ الْکَلَبَ وَ قَسْوةَ الْقَلْبِ وَ قِلَّةَ الرَّاْفَة وَ الرَّحْمَةِ لا یُؤْمَنُ اَنْ یَقْتُلَ وَلَدَهُ وَ والِدَیْه ....؛ این که خداوند خوردن خون را حرام کرده به خاطر آن است که سبب جنون و سنگدلی و کمبود رأفت و مهربانی میشود ... تا آنجا که ممکن است فرزند و یا پدر و مادرش را به قتل برساند!»
در بخش دیگری از این روایت میفرماید: «وَ اَمَّا الْخَمْرُ فَاِنَّهُ حَرَّمَها لِفِعْلِها وَ فَسادِها وَقالَ اِنَّ مُدْمِنَ الْخَمْرِ کَعابِدِ الْوَثَنِ وَ یُورِثُ اِرْتِعاشاً وَ یَذْهَبُ بِنُوُرِهِ وَ یَهْدِمُ مُرُوَّتَهُ؛ و امّا شراب، خداوند آن را به خاطر تأثیر و فسادش حرام کرده است و فرمود شخص دائم الخمر مانند بت پرست است بدنش لرزان میشود، و نور (معنویّت) او را از بین میبرد، و شخصیّت او را ویران میسازد!»(198)
7 - در روایات متعدّدی که در کافی درباره انگور آمده است رابطه میان خوردن انگور و برطرف شدن غم و اندوه دیده میشود؛ از جمله، در حدیثی از امام صادقعلیه السلام میخوانیم: «شَکَی نَبِیٌّ مِنَ الْاَنبِیاءِ اِلَی اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ الْغَمَّ فَاَمَرَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِاَکْلِ الْعِنَبِ؛ یکی از پیامبران الهی از غم و اندوه (و افسردگی) به پیشگاه خداوند متعال شکایت کرد؛ خداوند متعال به او دستور داد که انگور بخورد!»(199)
این حدیث تأکید بیشتری است بر مسأله ارتباط تغذیه با مسائل اخلاقی.
8 - در احادیث متعدّدی نیز رابطه خوردن انار و از میان رفتن وسوسههای شیطانی و به وجود آمدن نورانیّت قلب دیده میشود؛ از جمله، در حدیث معتبری از امام صادقعلیه السلام آمده است که میفرمود: «مَنْ اَکَلَ رُمَّانَةً عَلَی الرِّیقِ انَارَتْ قَلْبَهُ اَرْبَعینَ یَوْمَاً؛ کسی که یک انار را ناشتا بخورد، چهل روز قلبش را نورانی میکند.»(200)
9 - در روایت متعدّدی در باب «خوردن» تعبیراتی دیده میشود که همه نشانه ارتباط تغذیه با روحیّات و مسائل اخلاقی است؛ از جمله، در حدیثی از رسول خداصلی الله علیه وآله میخوانیم که به جعفر (ابن ابی طالب) فرمود: «یا جَعْفَرُ کُلِ السَّفَرْجَلَ فَاِنَّه یُقَوّیِ الْقَلْبَ وَ یُشْجِعُ الْجَبانَ؛ ای جعفر! «به» بخور قلب را تقویت میکند و ترسو را شجاع میسازد!»(201)
10 - در بعضی از احادیث رابطه میان غذای اضافی و سنگدلی و قساوت و عدم پذیرش موعظه دیده میشود؛ از جمله، در کتاب «اعلام الدّین» از پیغمبر اکرم نقل شده که فرمود: «اِیَّاکُمْ وَ فُضُولَ الْمَطْعَمِ فَاِنَّهُ یَسِمُ الْقَلْبَ بِالْقَسْوَةِ وَ یُبْطِیءُ بِالْجَوارِحِ عَنِالطَّاعَةِ وَ یَصُمُّ الْهِمَمَ عَنْ سِماعِ الْمَوعِظَةِ؛ از غذای اضافی بپرهیزید که قلب را پر قساوت میکند و از اطاعت حق تنبل میسازد و گوش را از شنیدن موعظه کر مینماید!»
فضول الطّعام (غذای اضافی) ممکن است اشاره به پرخوری باشد یا غذاهای باقی مانده و فاسد شده، و در هر حال از رابطه تغذیه و مسائل اخلاقی خبر میدهد.
همین معنی در بحارالانوار از بعضی از روات اهل سنّت از پیغمبر اکرمصلی الله علیه وآله نقل شدهاست.(202)
از این حدیث بخوبی استفاده میشود که غذای اضافی سه پیامد سوء دارد: قساوت میآورد؛ انسان را در انجام عبادات و طاعات تنبل میکند؛ و گوش شنوا را در برابر مواعظ از انسان میگیرد!
این مطلب کاملاً محسوس است که وقتی انسان غذای زیاد و سنگین میخورد عبادات را به زحمت به جا میآورد و نشاطی برای عبادت ندارد بعکس هنگامی که غذای ساده و کم میخورد قبل از اذان صبح بیدار است نشاط دارد و حالت مطالعه و عبادت دارد.
همچنین به تجربه رسیده است هنگامی که انسان روزه میگیرد رقّت قلب پیدا میکند و آمادگی بیشتر برای شنیدن مواعظ در او حاصل میشود؛ بعکس هنگامی که شکم پر است فکر انسان درست کار نمیکند و خودش را از خدا دور میبیند.
11 - در احادیث اسلامی در ارتباط نوشیدن عسل با صفای قلب، از امیرمؤمنان علیعلیه السلام میخوانیم: «اَلْعَسَلُ شِفاءٌ مِنْ کُلِّ داءَ وَ لا داءَ فیهِ یُقِّلُ الْبَلْغَمَ وَ یُجَّلِی الْقَلْبَ؛ عسل شفای تمام بیماریها است و در آن بیماری نیّت بلغم را کم میکند و قلب را صفا میبخشد.»(203)