تربیت
Tarbiat.Org

اخلاق در قرآن جلد اول - اصول مسائل اخلاقی
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

حقیقت اخلاص‏

مرحوم فیض کاشانی در محجّةالبیضاء در این زمینه چنین می‏نویسد: «حقیقت اخلاص آن است که نیّت انسان از هرگونه شرک خفی و جلیّ پاک باشد»، قرآن مجید می‏فرماید: وَ اِنَّ لَکُمْ فِی الْاَنْعامِ لَعِبْرَةً نُسْقیکُمْ مِمَّا فی بُطُونِهِ مِنْ بَیْنِ فَرْثٍ وَ دَمٍ لَبَناً خالِصاً سائِغاً لِلشّارِبِیْنَ؛ در وجود چهارپایان برای شما درسهای عبرتی است، چرا که از درون شکم آنها، از میان غذاهای هضم شده و خون، شیر خالص و گوارا به شما می‏نوشانیم.(306)
«شیر خالص آن است که نه رگه‏های خون در آن باشد، و نه اثری از آلودگی درون شکم و نه غیر آن، صاف و پاک و بدون غلّ و غش باشد؛ نیّت و عمل خالص نیز همان گونه است، باید هیچ انگیزه‏ای جز انگیزه الهی بر آن حاکم نگردد.»(307)
در روایات اسلامی نیز تعبیرات بسیار لطیفی درباره حقیقت اخلاص و نشانه‏های مخلصین بیان شده که به بخشی از آن اشاره می‏کنیم:
1 - در حدیثی از رسول خداصلی الله علیه وآله می‏خوانیم که فرمود: «اِنَّ لِکُّلِ حَقٍّ حَقیقَةً وَ مابَلَغَ عَبْدٌ حَقِیقَةَ الْاِخْلاصِ حَتَّی لا یُحِبَّ اَنْ یُحْمَدَ عَلی‏ شَی‏ءٍ مِنْ عَمَلٍ لِلَّهِ؛ هر حقیقتی نشانه‏ای دارد، هیچ بنده‏ای به حقیقت اخلاص نمی‏رسد مگر زمانی که دوست نداشته باشد که او را به خاطر اعمال الهی‏اش بستانید.»(308)
2 - در حدیث دیگری از همان حضرت نقل شده که فرمود: «اَمَّا عَلامَةُ الْمُخْلِصِ فَاَرْبَعَةٌ؛ یَسْلِمُ قَلْبهُ، وَ تَسْلِمُ جوارِحهُ، وَ بَذَلَ خَیْرَهُ وَ کَفَّ شَرَّهُ؛ امّا علائم مخلص چهار چیز است: قلبش تسلیم خداست، همچنین اعضایش تسلیم فرمان اوست، خیر خود را در اختیار مردم می‏گذارد و شرّ خود را باز می‏دارد.»(309)
3 - در حدیث دیگری از امام باقرعلیه السلام می‏خوانیم: «لایَکُونُ الْعَبْدُ عابِداً لِلَّهِ حَقَّ عِبادَتِهِ حَتّی یَنْقَطِعَ عَنِ الخَلْقِ کُلِّهِ اِلَیْهِ، فَحِیْنَئِذٍ یَقُولُ هذا خالِصٌ لی فَیَتَقَبَّلَهُ بِکَرَمِهِ؛ هیچ عبادت کننده‏ای حقّ عبادت خدا را به جا نمی‏آورد، مگر این که از تمام مخلوقات چشم بردارد و متوجّه او شود؛ در این هنگام، خداوند می‏فرماید: این برای من خالص شده است؛ پس به کرمش او را می‏پذیرد.»(310)
4 - و بالاخره امام صادق‏علیه السلام جان سخن را در یک جمله کوتاه خلاصه کرده، و درباره اخلاص می‏فرماید: «ما اَنْعَمَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَلی‏ عَبْدٍ اَجَلَّ مِنْ اَنْ لایَکُونَ فی قَلْبِهِ مَعَ اللَّهِ غَیْرُهُ؛ خداوند متعال نعمتی بزرگتر از این به بنده‏ای نداده است که در قلبش با خدا، دیگری نباشد.»(311)
اکنون با توجّه به اهمّیّت فوق‏العاده اخلاص، و تأثیر عمیق آن در پیمودن راه حق، و وصول به مقامات عالیه قرب الی اللّه، این سؤال پیش می‏آید که اخلاص را چگونه می‏توان به دست آورد؟
بی شک اخلاص نیّت همیشه برخاسته از ایمان و یقین و عمق معارف الهیّه است؛ هر قدر یقین انسان به توحید افعالی خدا بیشتر باشد و هیچ مؤثّری را در عالم هستی، جز ذات پاک او نشناسد، و همه چیز را از او و از ناحیه او و به فرمان او بداند، و اگر اسباب و عواملی در عالم امکان وجود دارد، آن را نیز سر بر فرمان او ببیند چنین کسی اعمالش توأم با خلوص است؛ زیرا جز خدا مبدأ تأثیری نمی‏بیند که برای او کار کند.
این حقیقت در روایات اسلامی در عبادات کوتاه و پر معنایی منعکس است: امام علیّ بن ابیطالب‏علیه السلام در حدیثی می‏فرماید: «اَلْاِخْلاصُ ثَمَرَةُ الْیَقینِ؛ اخلاص میوه درخت یقین است.»(312)
و از آنجا که عبادت به مقتضای وَاُعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّی یَأتِیَکَ الْیَقینُ یکی از اسباب یقین می‏باشد، در حدیث دیگری از همان حضرت آمده است که «اَلْاِخْلاصُ ثَمَرَةُ الِْعبادَةِ؛ اخلاص میوه درخت عبادت است.»(313)
و نیز از آنجا که علم و معرفت یکی از سر چشمه‏های یقین است، و یقین چنان که گفتیم سرچشمه اخلاص است، در حدیثی از همان حضرت آمده است که فرمود: «ثَمَرَةُ الْعِلْمِ اِخْلاصُ الْعَمَلِ؛ میوه علم، اخلاص عمل است.»(314)
و بالاخره در گفتار جامعی از مولی علی‏علیه السلام به سرچشمه‏های اخلاص چنین اشاره شده است: «اَوَّلُ الدِّیْنِ مَعْرفَتُهُ، وَ کَمالُ مَعْرِفَتِهِ التَّصْدیقُ بِهِ، وَ کَمالُ التَّصْدیقِ بِهِ تَوحِیدُهُ، وَ کَمالَ تَوْحِیِدهِ الْاِخْلاصُ لَهُ؛ سرآغاز دین معرفت خداست، و کمال معرفتش تصدیق ذات اوست، و کمال تصدیق ذاتش، توحید و شهادت بر یگانگی او می‏باشد؛ و کمال توحید او اخلاص است.»(315)