تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد3
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

حکومت طاغوت

آیه فوق در واقع مکمل آیه گذشته است، زیرا آیه پیش، مؤمنان را به اطاعت فرمان خدا و پـیـامـبـر و اولواالامـر و بـه داوری طلبیدن کتاب و سنت دعوت نمود و این آیه از اطاعت و پیروی و داوری طاغوت، نهی می نماید.

آیه فوق مسلمانانی را که برای داوری به نزد حکام می رفتند ملامت می کند، و می گوید: ((ای پـیـامـبـر! آیـا نـمی بینی کسانی را که خود را مسلمان می پندارند و می گویند به تـمـام کـتـب آسـمـانـی کـه بـر تـو و انـبـیـاء پـیـشین نازل شده است ایمان آوردیم، در عین حـال داوریهای خود را به نزد طاغوت می برند، در حالی که به آنها دستور داده شده که هـرگـز فـرمـان طـاغـوت را نـبـرنـد))؟! (الم تـر الی الذیـن یـزعـمـون انـهـم آمـنـوا بـما انـزل الیک و ما انزل من قبلک یریدون ان یتحاکموا الی الطاغوت و قد امروا ان یکفروا به).

همانطور که سابقا هم اشاره کرده ایم، ((طاغوت)) از ماده طغیان است و این کلمه با همه مشتقاتش به معنی سرکشی و شکستن حدود و قیود، و یا هر چیزی که وسیله طغیانگری و یا سـرکـشـی اسـت مـی بـاشـد، بـنـابـر ایـن آنـهـا کـه داوری بـه بـاطل می کنند ((طاغوت)) هستند، زیرا حدود و مرزهای الهی و حق و عدالت را شکسته اند، در حـدیـثـی نـیـز از امـام صـادق (عـلیـه السـلام) نـقـل شـده کـه فـرمـود: ((الطـاغـوت کل من یتحاکم الیه ممن یحکم بغیر الحق؛ هر کس به غیر حق حکم کند و مردم او را به داوری بطلبند، طاغوت است.

سپس قرآن اضافه می کند: ((مراجعه به طاغوت یک دام شیطانی است که


@@تفسیر نمونه، جلد 3، صفحه 493@@@

می خواهد انسانها را از راه راست به بیراهه های دوردستی بیفکند)) (و یرید الشیطان ان یضلهم ضلالا بعیدا).

نـاگـفـتـه پـیـدا اسـت کـه آیه فوق همچون سایر آیات قرآن یک حکم عمومی و جاودانی را بـرای هـمـه مسلمانان در سراسر اعصار و قرون بیان می نماید، و به آنان اخطار می کند کـه مـراجـعـه کـردن بـه حـکـام باطل، و داوری خواستن از طاغوت، با ایمان به خدا و کتب آسـمانی سازگار نیست، به علاوه انسان را از مسیر حق به بیراهه هایی پرتاب می کند کـه فـاصـله آن از حـق، بـسـیـار زیـاد اسـت، مـفاسد چنین داوریها در به هم ریختن سازمان اجـتـمـاعـی بـشـر بـر هـیـچـکـس پـوشـیـده نـیـسـت، و یـکـی از عوامل عقب گرد اجتماعات محسوب می شود.


@@تفسیر نمونه، جلد 3، صفحه 494@@@