تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد3
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

گناهان کبیره و صغیره

این آیه به کسانی که از گناهان کبیره پرهیز می کنند، بشارت می دهد که خداوند گناهان صـغـیـره آنان را می بخشد و این پاداشی است که به این گونه افراد داده شده است، می فـرماید: ((اگر از گناهان بزرگی که از آن نهی می شوید پرهیز کنید، گناهان کوچک شما را می پوشانیم، و شما را در جایگاه خوبی وارد می سازیم)) (ان تجتنبوا کبائر ما تنهون عنه نکفر عنکم سیئاتکم و ندخلکم مدخلا کریما).

از تعبیر ((کبائر)) و ((سیئات)) استفاده می شود که گناهان بر دو دسته اند، دستهای که قرآن نام آنها را ((کبیره)) و دسته ای که نام آنها را ((سیئة)) گذاشته است، و در آیـه 32 سـوره نـجـم بـه جـای ((سیئة)) تعبیر به ((لمم))**لمم (بر وزن قسم) به معنی کارهای کوچک و بی اهمیت است.*** نموده است، و در آیه 49 سـوره کـهـف در بـرابـر کـبیره ((صغیره)) را ذکر فرموده است آنجا که می گوید: ((لا یـغادر صغیرة و لا کبیرة الا احصاها؛ این نامه عمل هیچ گناه کوچک و بزرگی را فروگذار نکرده مگر اینکه به شماره در آورده است)).

از تـعـبـیـرات فـوق به روشنی ثابت می شود که گناهان بر دو دسته مشخص تقسیم می شـوند که گاهی از آن دو به ((کبیره)) و ((صغیره)) و گاهی ((کبیره)) و ((سیئه)) و


@@تفسیر نمونه، جلد 3، صفحه 399@@@

گاهی ((کبیره)) و ((لمم)) تعبیر می شود.

سؤال:

اکنون باید دید که ضابطه و میزان در تعیین صغیره و کبیره چیست؟

بـعـضی می گویند: این دو از امور نسبی هستند، یعنی به هنگام مقایسه کردن دو گناه به یـکـدیـگر آن یک که اهمیتش بیشتر است کبیره و آنکه کمتر است صغیره می باشد، و بنابر این هر گناهی نسبت به گناه بزرگتر، صغیره، و نسبت به گناه کوچکتر، کبیره است.**مرحوم طبرسی در مجمع البیان این عقیده را به دانشمندان شیعی نسبت داده در حالی که چنین نیست و بسیاری از دانشمندان ما عقیده دیگری دارند که شرح خواهیم داد.***

ولی روشـن اسـت که این معنی به هیچ وجه با آیه فوق نمی سازد زیرا آیه فوق این دو دسـتـه را از یـکـدیـگـر جـدا کـرده و در بـرابـر هم قرار داده است و پرهیز از یکی را موجب بخشودگی دیگری می شمارد (دقت کنید).

ولی اگـر بـه مـعـنـی لغـوی ((کـبـیره)) بازگردیم، کبیره هر گناهی است که از نظر اسـلام بـزرگ و پـر اهـمـیت است، و نشانه اهمیت آن می تواند این باشد که در قرآن مجید، تنها به نهی از آن قناعت نشده، بلکه به دنبال آن تهدید به عذاب دوزخ گردیده است، مـانـنـد قـتـل نـفـس و زنـا و ربـاخـواری و امـثـال آنـهـا، و لذا در روایـات اهـل بـیـت (عـلیـهـم السـلام) مـی خـوانـیـم: ((الکـبـائر اللتـی اوجـب الله عـزوجـل عـلیـها النار؛ گناهان کبیره گناهانی است که خداوند مجازات آتش برای آنها مقرر داشـته است))**نور الثقلین جلد اول صفحه 473.*** مضمون این حدیث از امام باقر (علیه السلام) و امام صادق (علیه السلام) و امـام عـلی بـن مـوسـی الرضـا (عـلیـه السـلام) نقل شده است.

و بنابر این به دست آوردن گناهان کبیره و شناخت آنها با توجه به ضابطه فوق کار آسـانـی اسـت، و اگـر مـلاحـظـه مـی کـنـیـم، در پاره ای از روایات تعداد کبائر، هفت و در بعضی بیست و در بعضی هفتاد، ذکر شده منافات با آنچه در بالا گفته شد ندارد،


@@تفسیر نمونه، جلد 3، صفحه 400@@@

زیـرا در حـقـیـقـت بـعـضـی از ایـن روایـات اشـاره بـه گـنـاهـان کـبـیـره درجـه اول و بعضی به گناهان کبیره درجه دو و بعضی به همه گناهان کبیره اشاره می کند.

اشکال:

ممکن است گفته شود که این آیه مردم را به گناهان صغیره تشویق می نماید و می گوید: با ترک گناهان کبیره، ارتکاب گناهان کوچک مانعی ندارد!

پاسخ:

از تـعـبـیـری کـه در آیـه ذکر شده پاسخ این ایراد روشن می شود زیرا قرآن می گوید: ((نـکـفـر عـنـکـم سـیئاتکم))؛ گناهان کوچک شما را می پوشانیم یعنی پرهیز از گناهان بـزرگ خصوصا با فراهم بودن زمینه های آنها، یک نوع حالت تقوای روحانی در انسان ایـجـاد می کند که می تواند آثار گناهان کوچک را از وجود او بشوید و در حقیقت آیه فوق هـمـانـنـد آیـه ((ان الحـسـنـات یـذهبن السیئات؛ حسنات، سیئات را از بین می برند))**سوره هود، آیه 114.*** می بـاشـد، و در واقـع اشـاره بـه یـکـی از آثـار واقـعـی اعمال نیک است و این درست به این می ماند که می گوییم اگر انسان از مواد سمی خطرناک پرهیز کند و مزاج سالمی داشته باشد می تواند آثار نامطلوب بعضی از غذاهای نامناسب را بواسطه سلامت مزاج از بین ببرد.

و یا به تعبیر دیگر: بخشش گناهان صغیره یک نوع پاداش معنوی برای تارکان گناهان کبیره است، و این خود اثر تشویق کننده ای برای ترک کبائر دارد.